اختلال وسواس فکری عملی (OCD) یکی از اختلالات روانی است که با وسواس و اجبار مشخص میشود و میتواند زندگی روزمره فرد را مختل کند. به طور کلی، افراد مبتلا به این اختلال تمایل دارند که با خودشان در مورد چیزی که نگرانی و ترس آن را دارند، تکراری فکر کنند و به صورت مکرر وسواسی عمل کنند که به نظرشان برای جلوگیری از وقوع آن اجتناب ناپذیر است.
در OCD، وسواس و اجبار به شکلی شدید و پایدار در ذهن فرد حضور دارد و او را برای انجام کردن عملی خاصی و یا جلوگیری از انجام آن، وادار میکند. برای مثال، فردی که به شدت ترس از عفونت دارد، ممکن است بارها و بارها دستهایش را بشوید و به نوارهایی که با دستشان تماس داشتهاند، لمس نکند.
علاوه بر وسواسها، فرد مبتلا به OCD ممکن است از نظر عملکردی نیز مشکل داشته باشد. به عنوان مثال، او ممکن است برای انجام کاری خاص، مثل بستن در، باید آن را بارها و بارها بررسی کند یا به صورت تکراری انجام دهد. این مشکلات میتواند باعث شود که فرد مبتلا به OCD به طور مداوم با ترس و نگرانی مواجه شود و زندگی روزمره اش را مختل کند.
علت بروز OCD
۱. عوامل بیولوژیکی:
عوامل بیولوژیکی به عنوان یکی از علل بروز OCD مطرح هستند. طبق پژوهشهای انجام شده، اختلال در عملکرد مغز در بخشهایی که در کنترل اجرای عملیات و نظمبخشی نقش دارند، میتواند باعث بروز OCD شود. بررسیها نشان دادهاند که بخشهایی از مغز مانند بخشهایی که با کنترل حرکات رفتاری، انتخابهای تصمیمگیری، حافظه و نظمبخشی مرتبط هستند، در افراد مبتلا به OCD اختلال دارند.
۲. سابقه خانوادگی:
سابقه خانوادگی یکی از عوامل مهم در بروز OCD است. افرادی که در خانوادهشان سابقه OCD وجود دارد، احتمال بروز این اختلال را بیشتر دارند. به علاوه، برخی از پژوهشها نشان دادهاند که اگر یکی از والدین فرد، مبتلا به OCD باشد، احتمال بروز این اختلال در فرزندان از ۵ تا ۱۰ برابر بیشتر است.
۳. ژنتیک:
ژنتیک نیز به عنوان یکی از عوامل بروز OCD مطرح شده است. تحقیقات نشان دادهاند که ژنتیک در بروز OCD نقش دارد. افرادی که در خانوادهشان سابقه OCD وجود دارد، احتمال بروز ترشح بیشتری از سروتونین (Serotonin) در مغز را دارند. این ترشح بیشتر سبب ایجاد اختلال در عملکرد مغز در بخشهایی مانند کنترل رفتار و نظم بخشی میشود.
۴. استرس:
استرس نیز به عنوان یکی از عوامل بروز OCD شناخته شده است. استرسهای شدید و مکرر میتوانند به افزایش اضطراب و بیشتر شدن اجبارها منجر شوند. به علاوه، برخی از پژوهشها نشان دادهاند که فردی که در کودکی با استرس و اضطراب شدید مواجه شده باشد، احتمال بروز OCD در بزرگسالی را بیشتر دارد.
علائم OCD
۱. وسواس:
وسواس، یکی از علائم شایع در OCD است. وسواس به معنای فکر تکراری و تصویری است که فرد را به خود مشغول میکند و او را از کارهای روزمره منحرف میکند.
۲. فکر تهاجمی:
فرد مبتلا به OCD ممکن است با فکرهای تهاجمی در مورد دیگران یا خودش درگیر شود، به طور مثال فکر کند که ممکن است به دیگران صدمه برساند یا خطری برای خودش ایجاد کند.
۳. نیاز به داشتن همه چیز در یک نظم خاص:
فرد مبتلا به OCD ممکن است نیاز به داشتن همه چیز در یک نظم خاص داشته باشد، به طور مثال، قرار دادن اشیاء یا کتابها به صورت خاصی در قفسهها.
۴. ترس از میکروب:
فرد مبتلا به OCD ممکن است ترس شدیدی از میکروب داشته باشد و به صورت مکرر دستهایش را بشوید و یا اشیاء را ضدعفونی کند.
۵. افکار ناخواسته درباره موضوعات ممنوعه یا ممنوع:
فرد مبتلا به OCD ممکن است افکار ناخواسته و نامناسبی درباره موضوعات ممنوعه یا ممنوع داشته باشد، مثلا فکر کند که ممکن است به صورت ناخواسته به فردی آسیب برساند یا کاری را انجام دهد که نامناسب است.
۶. اجبار ها:
اجبارها، یکی از علائم شایع در OCD هستند و به معنای عملیاتی هستند که فرد مبتلا به OCD به صورت تکراری و مکرر انجام میدهد تا به اضطراب و استرس خود پایان دهد. برخی از اجبارهای شایع در OCD عبارتند از:
۱. شستن دستها:
فرد مبتلا به OCD ممکن است به صورت تکراری دستهایش را بشوید تا از میکروبها و عفونتها خود را آزاد کند.
۲. بررسی:
فرد مبتلا به OCD ممکن است به صورت تکراری چیزهایی را بررسی کند، مثلا دربها و پنجرهها را بررسی کند تا مطمئن شود که همه چیز به خوبی بسته شده است.
۳. تکرار عملی:
فرد مبتلا به OCD ممکن است به صورت تکراری عملی را انجام دهد، مثلا لباسهای خود را بارها و بارها بررسی کند تا مطمئن شود که هیچ چیز از جا نخفته است.
۴. جمع آوری:
فرد مبتلا به OCD ممکن است به صورت تکراری اشیاء را جمع آوری کند، مثلا جعبههای خالی یا بطریهای خالی را نگهداری کند.
۵. ترتیب و نظم:
فرد مبتلا به OCD ممکن است نیاز داشته باشد همه چیز را به صورت خاصی بچیند و برای انجام این کار زمان بسیاری را صرف کند.
۶. تکمیل عملیات:
فرد مبتلا به OCD ممکن است نیاز داشته باشد تا یک عملی را به صورت کامل تکمیل کند، مثلا برای تمام کردن یک عملی باید آن را بارها و بارها تکرار کند.
نحوه تشخیص OCD
تشخیص OCD بر اساس علائم و نشانههایی که فرد اظهار میکند، تشخیص داده میشود. برای تشخیص OCD، معمولاً پزشک یا متخصص روانشناس با فرد مبتلا به OCD ملاقات میکند و به شیوههای مختلفی از جمله مصاحبه، بررسی رفتار و مشاهده علائم، تشخیص را میدهد. بعضی از مراحل تشخیص OCD عبارتند از:
۱. مصاحبه:
پزشک یا متخصص روانشناس با فرد مبتلا به OCD ملاقات میکند و مصاحبه ای با او انجام میدهد. در این مصاحبه، پزشک یا متخصص روانشناس سعی میکند تا با پرسیدن سوالاتی در مورد تاریخچه بیماری، علائم و نشانهها و شدت آنها، به تشخیص درست برسد.
۲. بررسی رفتار:
پزشک یا متخصص روانشناس با مشاهده رفتار فرد مبتلا به OCD، سعی میکند تا به تشخیص درست برسد. برای مثال، ممکن است پزشک بررسی کند که آیا فرد مبتلا به OCD به صورت مکرر اجبارهایی را انجام میدهد یا نه.
۳. استفاده از مقیاسهای تشخیصی:
برخی مقیاسهای تشخیصی برای تشخیص OCD وجود دارند که پزشک یا متخصص روانشناس میتواند از آنها استفاده کند. مقیاسهای تشخیصی مختلفی وجود دارند که با استفاده از آنها، میتوان به تشخیص درستی برسید.
۴. بررسی تاریخچه پزشکی:
برخی از علایم OCD میتوانند ناشی از شرایط پزشکی دیگری مانند اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی و اختلالات شخصیتی باشند. بنابراین، بررسی تاریخچه پزشکی فرد مبتلا به OCD نیز میتواند به تشخیص درستی کمک کند.
درمان دارویی OCD
۱. آنتیدپرسانها:
آنتیدپرسانها به عنوان یکی از روشهای درمانی معمول برای درمان OCD استفاده میشوند. این داروها با کاهش سطح سروتونین (Serotonin) در مغز، از بروز اجبارها و اضطراب در فرد مبتلا جلوگیری میکنند. انواعی از آنتیدپرسانها که برای درمان OCD مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از:
– سرترالین (Sertraline)
– فلوکستین (Fluoxetine)
– پاروکستین (Paroxetine)
۲. آنتیاضطرابیها:
آنتیاضطرابیها به عنوان یکی از روشهای درمانی دیگر برای درمان OCD استفاده میشوند. این داروها با کاهش اضطراب و تسکین نشانههای OCD، بهبودی را برای فرد مبتلا به این اختلال ایجاد میکنند. انواعی از آنتیاضطرابیهایی که برای درمان OCD استفاده میشوند عبارتند از:
– کلونازپام (Clonazepam)
– لورازپام (Lorazepam)
۳. آنتیروانپریشی:
آنتیروانپریشیها به عنوان یکی از روشهای درمانی دیگر در درمان OCD مورد استفاده قرار میگیرند. این داروها با کاهش کشتار مغزی و مهار عواطف منفی، بهبودی در OCD را ایجاد میکنند. انواعی از آنتیروانپریشیهایی که برای درمان OCD مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از:
– کلومیپرامین (Clomipramine)
– فلووکسامین (Fluvoxamine)
لازم به ذکر است که استفاده از هر نوع دارو باید تحت نظارت پزشک باشد و باید به دستور پزشک متخصص درمان شود. همچنین، درمان دارویی به تنهایی برای درمان OCD کافی نیست و باید به همراه روشهای درمانی دیگر مانند روانشناسی و رفتار درمانی انجام شود.
روان درمانی OCD
۱. رفتار درمانی:
رفتار درمانی به عنوان یکی از روشهای درمانی مورد استفاده برای درمان OCD است. در این روش، فرد مبتلا به OCD در معرض شرایطی قرار میگیرد که باعث ایجاد اضطراب و نگرانی میشود. پس از مدتی، فرد به تدریج در مقابل این شرایط مقاومت میکند و اضطرابش بهبود مییابد. در ادامه، به تدریج شرایط سختتری ارائه میشود تا فرد بتواند نسبت به آنها مقاومت کند و اضطرابش را کاهش دهد.
۲. رواندرمانی شناختی:
رواندرمانی شناختی نیز به عنوان یکی از روشهای درمانی مورد استفاده برای درمان OCD است. در این روش، فرد مبتلا به OCD با کمک روانشناس، به شناخت اشتباهات فکری خود و تغییر آنها میپردازد. برای مثال، فردی که به شدت ترس از آلودگی دارد، ممکن است به اشتباه فکر کند که با لمس یک سطح آلوده، بیماری را به دست میآورد. در این روش، روانشناس با کمک فرد مبتلا به OCD، به شناسایی این اشتباهات فکری و تغییر آنها میپردازد.
۳. روشهای مدیتیشن و آرامشبخش:
روشهای مدیتیشن و آرامشبخش به عنوان یکی از روشهای درمانی مورد استفاده برای درمان OCD هستند. در این روشها، فرد مبتلا به OCD با کمک روانشناس، تمرینهای مدیتیشن و آرامشبخش را انجام میدهد تا بتواند اضطراب و ترس خود را کاهش دهد.
راه های پیشگیری
۱. کاهش تنشهای روزمره:
تنشهای روزمره مانند فشار کاری، مشکلات خانوادگی و مشکلات مالی میتوانند باعث ایجاد اضطراب در افراد شوند. به عنوان یکی از روشهای پیشگیری از OCD، کاهش تنشهای روزمره و تمرکز بر روی سلامت روحی و جسمی میتواند مفید باشد.
۲. تغذیه سالم:
تغذیه سالم و متعادل باعث افزایش سطح سروتونین در مغز میشود که میتواند به کاهش علائم OCD کمک کند. برای مثال، مصرف غذاهایی که حاوی امگا ۳ و مواد مغذی مثل بروکلی، سبزیجات و میوههای تازه است، میتواند به بهبود سلامت روحی کمک کند.
۳. فعالیت بدنی:
فعالیت بدنی و ورزش بهبود خلقی و سلامتی روحی و جسمی فرد کمک میکند و میتواند به کاهش علائم OCD کمک کند. بهتر است فرد به میزان مناسب و منظم ورزش کند.
۴. استفاده از تکنیکهای مدیتیشن و آرامشبخش:
استفاده از تکنیکهای مدیتیشن و آرامشبخش میتواند به کاهش علائم OCD کمک کند. این تکنیکها میتوانند به کنترل استرس و اضطراب کمک کنند و فرد را به یک حالت ذهنی آرام و مرکزی رساند.
لازم به ذکر است که این روشها به تنهایی نمیتوانند OCD را جلوگیری کنند، اما میتوانند به بهبود سلامت روحی و جسمی شخص کمک کنند و برای کنترل علائم OCD مفید باشند. در صورت وجود علائم شدید OCD، بهتر است به صورت حرفهای از طریق پزشک متخصص درمان این اختلال درمان شود.