وینکل

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلاق» ثبت شده است

طلاق به دلیل کراهت از شوهر چگونه است؟

طلاق به دلیل کراهت در قانون جمهوری اسلامی ایران به شرطی که مواردی که در این قانون ذکر شده رعایت شود، ممکن است. بر اساس ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی ایران، کسی که زوج خود را به دلایلی مانند عدم رضایت، کراهت و… نپذیرد، می‌تواند درخواست طلاق خود را ارائه دهد. اما برای اثبات این موضوع، باید به دلیلی محکم و منطقی واقعیت این کراهت را به طور قطعی و مشخص ثابت کرد.

در قانون جمهوری اسلامی، به طلاق به دلیل کراهت به شرایط خاصی اشاره شده است. بر اساس ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی، اگر کراهت وجود داشته باشد و زوج با این کراهت زندگی کند و طلاق نشود، ممکن است این کراهت باعث بروز خسارت‌هایی برای زن شود. به عنوان مثال، اگر زوج بخاطر کراهت و تنفر از همسرش، به او خشونت برساند، زن می‌تواند با استناد به این ماده درخواست طلاق خود را ارائه دهد.

به هر حال، برای اینکه کراهت به عنوان دلیل قابل قبول برای طلاق مورد تأیید دادگاه قرار گیرد، باید شرایطی از جمله عدم تحمل زندگی مشترک، اختلافات ناشی از کراهت و… نیز وجود داشته باشد. به علاوه، باید اثبات شود که تلاش‌های مورد نیاز برای حل مشکل و رفع کراهت به نتیجه نرسیده است. در این صورت، دادگاه می‌تواند درخواست طلاق را بر اساس کراهت به عنوان دلیل قابل قبول پذیرفته و صدور حکم طلاق را انجام دهد.

برای کسب اطلاعات در مورد طلاق به دلیل ضرب و شتم زوجه کلیک کنید

شرایط طلاق به دلیل تنفر

  • طلاق به دلیل تنفر از شوهر در قانون جمهوری اسلامی ایران به شرطی که شرایط مشخصی رعایت شود، ممکن است. بر اساس ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی، اگر تنفر و کراهت وجود داشته باشد و زوج با این تنفر و کراهت زندگی کند و طلاق نشود، ممکن است این تنفر باعث بروز خسارت‌هایی برای زن شود. بنابراین، در صورتی که زن بتواند اثبات کند که تنفر و کراهت او نسبت به شوهر به حدی است که ادامه زندگی مشترک برایش ممکن نیست، می‌تواند درخواست طلاق خود را ارائه دهد.
  • در قانون جمهوری اسلامی، شرایطی برای صدور حکم طلاق به دلیل تنفر از شوهر تعیین شده است. بر اساس ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اگر زن به دلیل تنفر از شوهر، تلاش کند برای رفع مشکل و حل اختلافات اما به نتیجه نرسید، می‌تواند درخواست طلاق خود را ارائه دهد. برای اینکه این درخواست مورد تأیید قرار گیرد، باید شرایطی مانند عدم تحمل زندگی مشترک، اختلافات ناشی از تنفر و کراهت و… نیز وجود داشته باشد. علاوه بر این، باید به دلیلی محکم و منطقی واقعیت تنفر و کراهت را به طور قطعی و مشخص ثابت کرد.
  • در مورد پرداخت مالی برای جدایی، بر اساس ماده ۱۱۳۶ قانون مدنی، در صورتی که زوجه به دلیل تنفر از شوهر ازدواج را قطع کند، می‌تواند از شوهر مبلغی برای جبران خسارت‌های ناشی از این جدایی دریافت کند. مبلغ این خسارت باید به عدالت تعیین شود و به مقدار مهریه بیشتر یا کمتر از آن نباید باشد. اما اگر زن به دلیل تنفر از شوهر به طلاق خلع نیاز داشته باشد، شوهر باید به او مبلغیبرای تسویه حساب پرداخت کند. برای تعیین این مبلغ، باید به عدالت و با توجه به شرایط و مصالح طرفین تصمیم گرفت.
  • در مورد اقدام برای طلاق و جدایی از طرف زن، باید گفت که در قانون جمهوری اسلامی، هر دو طرف حق دارند درخواست طلاق را ارائه کنند و این حق برای هر دو جنسیت برابر است. در صورتی که زن به دلیل تنفر از شوهر درخواست طلاق را ارائه کند، باید شرایط قانونی را رعایت کند و باید به دلیلی محکم و منطقی واقعیت تنفر را به طور قطعی و مشخص ثابت کند. همچنین، باید اثبات شود که تلاش‌های مورد نیاز برای حل مشکل و رفع تنفر به نتیجه نرسیده است. در صورتی که شرایط قانونی رعایت شود، دادگاه می‌تواند درخواست طلاق زن را پذیرفته و صدور حکم طلاق را انجام دهد.

مراحل ارائه دادخواست

برای طلاق به دلیل تنفر از شوهر در قانون جمهوری اسلامی، مراحل زیر باید طی شود:

  1. ثبت درخواست طلاق خلع در دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی: در این مرحله، زن باید به یکی از دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی مراجعه کند و درخواست طلاق خود را ثبت کند. در این مرحله، اسناد مورد نیاز برای ثبت درخواست مانند مدارک شناسایی، عقد ازدواج و… باید تهیه شود.
  2. ارائه رسید بخشش مهریه یا مازاد بر آن به مرد برای طلاق: در صورتی که زن به دلیل تنفر از شوهر به طلاق خلع نیاز داشته باشد، باید به مرد مبلغی برای تسویه حساب پرداخت شود. در این مرحله، مرد باید رسیدی از زن دریافت کرده و مبلغ دریافتی را تأیید کند.
  3. ارسال ابلاغیه طلاق برای زوجین از طریق سامانه ثنا: پس از ثبت درخواست و تسویه حساب، دادگاه ابلاغیه طلاق را از طریق سامانه ثنا به زوجین ارسال می‌کند.
  4. مراجعه به دادگاه جهت اعلام رأی نهایی: در صورتی که زوجین با شرایط اعلام شده در ابلاغیه طلاق موافق باشند، باید به دادگاه مراجعه کنند تا رأی نهایی صادر شود. در این مرحله، اگر دادگاه به طلاق پایانی رسید، حکم طلاق به ثبت رسیده و پس از اتمام مراحل، می‌تواند اجرایی شود.
  5. صدور حکم طلاق: در صورتی که دادگاه به طلاق نهایی رسید، حکم طلاق صادر می‌شود. در این مرحله، شرایط جایگزینی مانند انجام مصالحه یا صلح نیز وجود دارد که در صورت توافق زوجین، به جای حکم طلاق اجرا می‌شود.

مدارک مورد نیاز

برای طلاق به دلیل تنفر از شوهر، مدارک زیر برای ثبت درخواست طلاق و اجرای مراحل لازم نیاز است:

  1. اصل و کپی شناسنامه و کارت ملی زوجه: این مدارک برای تأیید هویت زن در اختیار دادگاه قرار می‌گیرند.
  2. اصل و کپی سند ازدواج: این مدرک برای تأیید وجود ازدواج بین زن و شوهر استفاده می‌شود.
  3. دادخواست طلاق خلع: این درخواست برای اعلام تمایل زن به طلاق خلع به دادگاه ارائه می‌شود.
  4. رضایت‌نامه زوج برای طلاق زن: این مدرک در صورتی که شوهر نیز به طلاق موافق باشد، از او دریافت می‌شود.
  • نکته مهمی که باید در نظر داشت، این است که در برخی موارد، ازدواجی که به دلیل تنفر از شوهر به طلاق خلع می‌انجامد، نیاز به تأیید قضایی دارد. به عبارت دیگر، پس از صدور حکم طلاق، باید به دفاتر ثبت احوال و دادگاه مراجعه کرده و تأییدیه از حکم طلاق را دریافت کنید. به این ترتیب، وضعیت شخصی زن و مسائل مربوط به آن نظیر مسائل مالی و نفقه تأیید می‌شود.

هزینه های طلاق

هزینه های طلاق به دلیل تنفر از شوهر در قانون جمهوری اسلامی شامل موارد زیر است:

  1. هزینه دادرسی: هزینه دادرسی در مراحل طلاق به دلیل تنفر از شوهر متفاوت است و ممکن است بسته به شرایط و مواردی که برای هر زوجین پیش می‌آید، تفاوت داشته باشد.
  2. هزینه مشاوره اجباری طلاق توافقی: در صورتی که زوجین به طلاق توافق داشته باشند، باید به مشاوره اجباری طلاق توافقی مراجعه کنند. در این مراحل، هزینه مشاوره برای ۵ جلسه از طرف دادگاه تعیین می‌شود.
  3. هزینه ثبت دادخواست طلاق از طریق دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی: برای ثبت درخواست طلاق خلع، هزینه‌ای برای ثبت این درخواست در دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی لازم است. هزینه این خدمات به بسته به منطقه و شهر متفاوت است.
  4. هزینه داوری در طلاق: در صورتی که زوجین در مراحل طلاق به دلیل تنفر از شوهر به داوری نیاز داشته باشند، باید هزینه داوری را پرداخت کنند.
  5. هزینه ثبت طلاق در محضر: برای ثبت طلاق در محضر، به عنوان مثال در دفاتر ثبت احوال، هزینه‌ای تعیین می‌شود.
  • نکته مهمی که باید در نظر داشت، این است که هزینه‌های مربوط به طلاق به دلیل تنفر از شوهر، بسته به شرایط متفاوتی که برای هر زوجین پیش می‌آید، متفاوت است و باید به صورت جداگانه بررسی شود. همچنین، در برخی موارد، هزینه‌های دیگری نیز مانند هزینه مشاوره حقوقی و مشاوره خانواده وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.

مقالات مرتبط:

  1. طلاق به دلیل ضرب و شتم زوجه چگونه است؟ (۹)
  2. همه چیز در مورد نکاح و طلاق فرد مجنون! (۵)
  3. قانون فسخ نکاح چیست؟ (۳)
  4. شرایط طلاق غیابی را بشناسیم! (۳)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

طلاق به دلیل ضرب و شتم زوجه چگونه است؟

در قانون جمهوری اسلامی ایران، طلاق به دلیل ضرب و شتم زوجه توسط شوهر، در صورتی که اثبات شود، مورد تأیید قرار می‌گیرد.

بند ۴ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی ایران می‌گوید: “ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد، در صورت اثبات توسط زوجه، دادگاه شوهر را اجبار به طلاق به دلیل ضرب و شتم می‌نماید.”

بنابراین، در صورتی که زوجه بتواند اثبات کند که شوهر او را مورد ضرب و شتم قرار داده است و این سوء رفتار قابل تحمل نبوده، دادگاه می‌تواند شوهر را به طلاق اجباری محکوم کند.

اثبات ضرب و شتم

در قانون جمهوری اسلامی ایران، برای اثبات ضرب و شتم توسط شوهر، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد که به شرح زیر است:

  1. اقرار صریح یا ضمنی شوهر: در این روش، شوهر می‌تواند به صورت صریح یا ضمنی اقرار کند که زن را ضرب و شتم کرده است. اما باید توجه داشت که در برخی موارد، شوهر ممکن است این اقرار را نکند یا تلاش کند برای انکار واقعیت‌ها.
  2. شهادت شهود: در این روش، شاهدانی که شاهد خشونت و سوء رفتار مرد نسبت به زن بوده‌اند، می‌توانند به دادگاه شهادت دهند و این موضوع را تأیید کنند. اما باید توجه داشت که شاهدانی که شاهد خشونت بوده‌اند، ممکن است از شهرت خود در محله یا خطراتی که ممکن است برای خودشان ایجاد شود، مترد شده و شهادت ندهند.
  3. گرفتن رأی محکومیت ضرب و جرح از دادگاه کیفری: در صورتی که شوهر به خاطر خشونت مورد محاکمه قرار گرفته و از سوی دادگاه کیفری به جرم ضرب و جرح محکوم شده باشد، این موضوع می‌تواند به عنوان شواهدی در دادگاه خانواده برای اثبات ضرب و شتم استفاده شود.
  4. تقاضای زوجه از دادگاه برای ارجاع امر به مددکاری به جهت تحقیق از همسایگان محل زندگی زوجین در خصوص ضرب و شتم: در این روش، زن می‌تواند به دادگاه درخواست کند تا به منظور تحقیق در مورد خشونت و سوء رفتار شوهر، به مددکاری رجوع شود و از همسایگان محل زندگی زوجین در خصوص این موضوع تحقیقاتی انجام شود.
  5. در قانون جمهوری اسلامی ایران، صرف گرفتن گواهی پزشکی قانونی که نشان دهنده ضرب و جرح و میزان آن است، به تنهایی کافی نیست و نمی‌تواند دلالت بر سوء رفتار زوج باشد. چرا که شواهد دیگری نیز باید برای اثبات خشونت و سوء رفتار زوج در اختیار دادگاه قرار گیرد. در واقع، گواهی پزشکی قانونی تنها یکی از شواهدی است که می‌تواند استفاده شود تا نشان دهد که خشونت و ضرب و شتم رخ داده است.

برای کسب اطلاعات در مورد ازدواج مجدد، شرایط و مجازات آن کلیک کنید

مدارک مورد نیاز

برای اقامه دعوای طلاق به دلیل خشونت در قانون جمهوری اسلامی، باید مدارک شناسایی مورد نیاز را در اختیار دادگاه قرار داد. برخی از این مدارک عبارتند از:

  1. کارت ملی/شناسنامه: کارت ملی یا شناسنامه از مهمترین مدارک شناسایی هستند که برای اقامه دعوای طلاق به دلیل خشونت باید در اختیار دادگاه قرار داده شوند.
  2. گواهی ازدواج و اسناد مربوط به آن: برای اثبات اینکه شما با شوهر خود ازدواج کرده‌اید، باید گواهی ازدواج و اسناد مربوط به آن را در اختیار دادگاه قرار دهید.
  3. شواهد خشونت و سوء رفتار شوهر: شواهدی مانند گواهی پزشکی، شهادت شاهدان، اسناد و مدارک، گزارش‌های تحقیقات پلیس و دادستانی، مدارک مالی، گزارش‌های روانپزشکی و… نیز باید در اختیار دادگاه قرار داده شوند.
  4. مدارک مربوط به فرزندان: در صورتی که شما و شوهرتان فرزندانی دارید، باید مدارک مربوط به آن‌ها را نیز در اختیار دادگاه قرار دهید. این مدارک می‌توانند شامل شناسنامه، گواهی تولد و… باشند.
  5. سایر مدارک: در صورتی که مدارک دیگری نیز وجود دارد که به عنوان شواهد در اثبات خشونت و سوء رفتار شوهر می‌توانند استفاده شوند، باید آن‌ها را نیز در اختیار دادگاه قرار دهید.

خوف ضرر بدنی ناشی از زندگی مشترک

می‌توان گفت که صرف تعهد زوج بر عدم ارتکاب ضرب و شتم در آینده، به تنهایی می‌تواند به منزله اقرار وی به انجام ضرب و شتم در گذشته تلقی نشود. بنابراین، در صورتی که در دادگاه ادعای خشونت و سوء رفتار شوهر در گذشته مطرح شده باشد، باید مدارک و شواهد مورد نیاز برای اثبات آنها را در دادگاه ارائه داد. این شواهد می‌توانند شامل گواهی پزشکی، شهادت شاهدان، اسناد و مدارک و… باشند.

همچنین، مطابق با قانون جمهوری اسلامی، در صورتی که زوج به خشونت و سوء رفتار در گذشته متهم شده باشد، دادگاه می‌تواند با توجه به شواهد موجود، رای صادر کند و حتی در صورتی که زوج تعهد به عدم ارتکاب خشونت در آینده را بدهد، دادگاه می‌تواند شرایطی را برای او تعیین کند که به منظور جلوگیری از تکرار خشونت و سوء رفتارهای آینده باشد. به عنوان مثال، دادگاه می‌تواند زوج را به درمان روانی و رفتاری معرفی کند یا شرایط خاص دیگری را برای او تعیین کند.

اثبات خوف ضرر جانی زوجه

می‌توان گفت که حکم قطعی دادگاه کیفری برای ارتکاب ضرب و شتم توسط شوهر، یکی از شواهد قوی برای اثبات خشونت و سوء رفتار شوهر در دادگاه مدنی است. به عبارت دیگر، در صورتی که زوجه توانسته باشد این حکم را در دادگاه مدنی ارائه کند، این حکم می‌تواند به عنوان شواهدی برای اثبات خشونت و سوء رفتار شوهر در دادگاه مدنی مورد استفاده قرار بگیرد.

در اینجا باید به این نکته توجه داشت که صرفا ارائه حکم قطعی دادگاه کیفری به تنهایی برای صدور حکم الزام به تمکین در دادگاه مدنی کافی نیست و باید سایر شواهد و مدارک مورد نیاز برای اثبات خشونت و سوء رفتار شوهر را نیز در اختیار دادگاه مدنی قرار داد. همچنین، باید توجه داشت که یکبار ضرب و شتم توسط شوهر، به تنهایی ممکن است کافی نباشد برای اثبات خشونت و سوء رفتار دائمی و مداوم او و در نتیجه، نیاز به مدارک و شواهد دیگری در این زمینه نیز وجود دارد.

نقش وکیل در پرونده

وکیل یکی از مهمترین عناصر در پرونده طلاق به دلیل خشونت است و می‌تواند نقش بسیار مؤثری در این پرونده داشته باشد. در ادامه، به برخی از نقش‌های وکیل در این پرونده اشاره خواهم کرد:

  1. مشاوره حقوقی: وکیل می‌تواند به زن در مورد حقوق و حقوقی که بر اساس قانون جمهوری اسلامی برای او تعریف شده است، مشاوره دهد. وکیل می‌تواند به زن کمک کند تا بهتر درک کند که چه حقوقی دارد و چه مواردی از طلاق به دلیل خشونت می‌تواند بهره‌مند شود.
  2. نمایندگی در دادگاه: وکیل می‌تواند به عنوان نماینده زن در دادگاه حضور داشته باشد و در برابر دادگاه وکالت کند. وکیل می‌تواند به زن در مقابل دادگاه کمک کند تا بهترین دفاع ممکن را در مورد خشونت و سوء رفتار شوهر خود داشته باشد.
  3. جمع‌آوری مدارک و شواهد: وکیل می‌تواند به زن کمک کند تا مدارک و شواهد لازم را برای اثبات خشونت و سوء رفتار شوهرش جمع آوری کند. این شواهد می‌تواند شامل گزارش پلیس، حکم قطعی دادگاه کیفری، گزارش پزشکی و… باشند.
  4. مذاکره: وکیل می‌تواند با وکیل شوهر، به مذاکره بپردازد تا به یک توافق خارج از دادگاه برسند. این مذاکرات ممکن است شامل امضای ارتباط طلاق، تعیین حقوق نفقه و تقسیم دارایی باشد.
  5. حضور در جلسات رفع خلافی: در صورتی که شوهر توسط دادگاه به رفع خلافی خوانده شده باشد، وکیل می‌تواند به عنوان نماینده زن در این جلسات حضور داشته باشد و به نفع زن از حضور خود در این جلسات تأثیرگذار باشد.

مقالات مرتبط:

  1. طلاق به دلیل کراهت از شوهر چگونه است؟ (۹)
  2. قانون فسخ نکاح چیست؟ (۵)
  3. همه چیز در مورد نکاح و طلاق فرد مجنون! (۵)
  4. مراحل طلاق از طرف زن! (۴)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

طلاق به دلیل نداشتن رابطه جنسی!

در قانون جمهوری اسلامی، عدم برقراری رابطه جنسی به تنهایی دلیلی برای اخذ طلاق نمی‌باشد و در صورتی که یکی از زوجین این موضوع را به عنوان دلیلی برای طلاق مطرح کند، باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد. به عنوان مثال، عدم توافق در مسائل مالی، ناسازگاری در شخصیت‌ها، خیانت و یا عدم توجه به نیازهای روحی و جسمی همسر، می‌توانند به عنوان دلیلی برای طلاق مطرح شوند.

در هر صورت، قوانین شریعت اسلامی نیز به شدت به حفظ محیط خانواده و پایبندی به ارتباط زناشویی تأکید دارند و طلاق را به عنوان آخرین راه‌حل در برابر مشکلات خانوادگی می‌دانند.

عسر و حرج چیست

در قانون جمهوری اسلامی، رابطه جنسی بین همسران بر اساس توافق آن‌ها و با رعایت احترام و حقوق و تعهدات هر دو طرف، مجاز است. با این حال، در صورتی که یکی از طرفین به دلایلی نتواند رابطه جنسی را برقرار کند، می‌تواند با توجه به شرایط موجود، از مفهوم “عسر و حرج” استفاده کند.

عسر به معنی سختی و ناتوانی در انجام کار و حرج به معنی درد و رنج است. در اینجا، عسر و حرج در رابطه جنسی به معنای عدم توانایی یکی از همسران در برقراری رابطه جنسی و داشتن درد و رنج به دلیل این مشکل است.

در صورتی که همسری به دلایلی نتواند رابطه جنسی را برقرار کند، می‌تواند با توجه به شرایط موجود، از دادگاه خانواده درخواست رسیدگی به موضوع “عسر و حرج” را داشته باشد. در این مورد، دادگاه با توجه به شرایط موجود، تصمیم‌گیری می‌کند که آیا شرایط برای صدور فرمان مبنی بر اجرای حقوق همسران وجود دارد یا خیر. اگر دادگاه تشخیص دهد که شرایط برای رفع عسر و حرج وجود ندارد، می‌تواند به درخواست همسر برای رسیدگی به موضوع طلاق پاسخ دهد.

لازم به ذکر است که در صورتی که این عسر و حرج به دلایلی رخ داده باشد که نیاز به درمان دارند، همسر می‌تواند با مراجعه به پزشک متخصص، درمان لازم را دریافت کند.

موارد طلاق

۱. طلاق به خاطر رابطه جنسی غیر متعارف:

در قانون جمهوری اسلامی، رابطه جنسی غیر متعارف (مانند همجنسگرایی)، حرام و جرم است و ممکن است در صورت شکایت همسر، موجب فسخ عقد از سوی دادگاه شود. اما باید توجه داشت که عدم برقراری رابطه جنسی به تنهایی دلیلی برای طلاق نیست و باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد.

۲. عدم برقراری رابطه جنسی از طرف مرد به صورت عمدی:

در اسلام، واجب بر مردان است که نسبت به همسرانشان به عنوان دارندگان حقوق، احترام و توجه داشته باشند و برای رضایت همسران خود تلاش کنند. عدم برقراری رابطه جنسی از طرف مرد به صورت عمدی، می‌تواند به عنوان دلیلی برای طلاق مطرح شود.

۳. طلاق به دلیل رابطه جنسی مقعدی:

رابطه جنسی مقعدی (مانند رابطه جنسی خارج از واژن) نیز در اسلام حرام است و ممکن است در صورت شکایت همسر، موجب فسخ عقد از سوی دادگاه شود.

۴. طلاق به دلیل زود انزالی مرد:

در قوانین جمهوری اسلامی، طلاق به دلیل زود انزالی به تنهایی به عنوان دلیل مشروع برای طلاق شناخته نشده است. برای اینکه زوج بتواند از این دلیل به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق را تقدیم کند، باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد.

یکی از شرایط لازم برای درخواست طلاق به دلیل زود انزالی، این است که مشکل زود انزالی به گونه‌ای شدید باشد که برای زوج عسر و حرج ایجاد کند و در طول زمان قابل درمان نباشد. همچنین، باید ثابت شود که زوج به دلایلی مانند عدم درمان مشکل یا عدم موثر بودن درمان، نتوانسته است بهبود یابد.

به علاوه، برای درخواست طلاق به دلیل زود انزالی، باید زوج به دادگاه خانواده مراجعه کند و بر این عقیده باشد که ادامه زندگی مشترک برایشان غیرممکن است. در این مورد، دادگاه با توجه به شرایط موجود، تصمیم‌گیری می‌کند.

۵. طلاق به دلیل سرد مزاجی مرد:

در قوانین جمهوری اسلامی، طلاق به دلیل سرد مزاجی مرد در رابطه جنسی به تنهایی به عنوان دلیل مشروع برای طلاق شناخته نشده است. برای اینکه زوج بتواند از این دلیل به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق را تقدیم کند، باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد.

یکی از شرایط لازم برای درخواست طلاق به دلیل سرد مزاجی، این است که مشکل سرد مزاجی برای زوج به گونه‌ای شدید باشد که برای زن عسر و حرج ایجاد کند و در طول زمان قابل درمان نباشد. همچنین، باید ثابت شود که مرد به دلیل عللی مانند بیماری، استفاده از داروهای خاص یا عوامل دیگر، نتوانسته است از سرد مزاجی خود بهبود یابد.

۶. طلاق به خاطر عنان بودن مرد:

در قوانین جمهوری اسلامی، طلاق به دلیل عنان بودن مرد به تنهایی به عنوان دلیل مشروع برای طلاق شناخته نشده است. برای اینکه زن بتواند از این دلیل به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق را تقدیم کند، باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد.

در صورتی که مرد به دلیل عنان بودن، توانایی نعوظ نداشته باشد، این مسئله می‌تواند به عنوان یک شرط برای درخواست طلاق بررسی شود. در این مورد، باید ثابت شود که مرد به دلیل عللی مانند بیماری، استفاده از داروهای خاص یا عوامل دیگر، نتوانسته است این مشکل را برطرف کند.

۷. طلاق به خاطر خِصاء یا اختگی مرد:

در قانون جمهوری اسلامی، طلاق به دلیل خِصَاء یا اختگی مرد به تنهایی به عنوان دلیل مشروع برای طلاق شناخته نشده است. برای اینکه زوجه بتواند از این دلیل به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق را تقدیم کند، باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد.

یکی از شرایط لازم برای درخواست طلاق به دلیل خِصَاء یا اختگی مرد، این است که مرد به دلیل اختلالات جنسی نتواند رابطه جنسی با همسر خود را برقرار کند. در این مورد، باید توسط پزشکان متخصص، تایید شود که مرد به دلیل مشکلات جسمی یا روانی، نمی‌تواند رابطه جنسی را برقرار کند.

۸. مقطوع بودن آلت تناسلی مرد:

در قوانین جمهوری اسلامی، طلاق به دلیل مقطوع بودن آلت تناسلی مرد به تنهایی به عنوان دلیل مشروع برای طلاق شناخته نشده است. برای اینکه زن بتواند از این دلیل به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق را تقدیم کند، باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد.

یکی از شرایط لازم برای درخواست طلاق به دلیل مقطوع بودن آلت تناسلی مرد، این است که مرد به دلیل این مشکل، نتواند رابطه جنسی با همسر خود را برقرار کند و این مشکل به دلیل عواملی مانند بیماری، صدمه دیدگی و غیره رخ داده باشد. در این مورد، باید توسط پزشکان متخصص، تایید شود که مرد به دلیل مشکلات جسمی، نمی‌تواند رابطه جنسی را برقرار کند.

 

مقالات مرتبط:

  1. همه چیز درباره مهریه (۲)
  2. هدایای نامزدی بعد از طلاق به چه کسی تعلق می گیرد؟ (۲)
  3. قانون فسخ نکاح چیست؟ (۲)
  4. همه چیز در مورد نکاح و طلاق فرد مجنون! (۲)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

هدایای نامزدی بعد از طلاق به چه کسی تعلق می گیرد؟

استرداد هدایا در دوره نامزدی که منجر به ازدواج نشده است

قانون مدنی در مواد ۱۰۳۷ الی ۱۰۴۰ به این موضوع پرداخته است دوران نامزدی دوره ای است که مراسم خواستگاری انجام شده است ولی هنوز منجر به وقوع عقد نکاح نشده است باید توجه کرد از لحاظ قانونی این دوران را که هنوز زوجیت تشکیل نشده است با دوران عقد یعنی حد فاصل وقوع عقد نکاح و شروع زندگی مشترک را نباید با هم اشتباه گرفت. مواد مذکور در خصوص استرداد هدایای نامزدی صرفا مختص دوران نامزدی است و نه دوران عقد. بر طبق قانون هر یک از نامزد ها تاکید می کنم هر یک از نامزد ها و نه والدین آن ها می تواند اگر نامزدی به هم بخورد و منجر به وصلت نشود هدایایی را که به طرف دیگر یا والدین او داده مسترد نماید. اگر بخشی از هدایا موجود نباشد قیمت آن ها پرداخت می شود.

نکته: اگر دوران نامزدی یکی از نامزد ها فوت کند از مقررات مذکور نمی توان استفاده کرد.

استرداد هدایا در نامزدی که منجر به ازدواج شده است

همانطور که گفته شد مواد ۱۰۳۷ الی ۱۰۴۰ قانون مدنی در خصوص استرداد هدایایی است که در دوره نامزدی داده شده و منجر به وصلت نشده است اما اگر منجر به وصلت (عقد نکاح) شود برای استرداد هدایا باید به عمومات یعنی مقررات عقد هبه موضوع مواد ۷۹۵ الی ۸۰۷ قانون مدنی مراجعه کرد.

یکی از مواردی که بر طبق بند ۲ ماده ۸۰۳ قانون مدنی رجوع به هبه امکان پذیر نیست موردی است که هبه معوض باشد توجه داشته باشید که عوض هبه می تواند مادی یا معنوی باشد. نظر غالب در رویه قضایی این است با وقوع عقد نکاح دیگر امکان رجوع به هدایای نامزدی میسر نیست زیرا قضات محترم – به درستی – عقد نکاح را عوض معنوی هدایای داده شده در نظر می گیرند که با این وصف هبه معوض محسوب می شود و غیر قابل رجوع.

در این زمینه آراء بسیاری در محاکم صادر شده است که به نمونه ای از آن که از شعبه محترم ۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران صادر شده است و رای بدوی شعبه ۱۴۸ دادگاه عمومی تهران نقص کرده است ارائه می شود:

تجدیدنظرخواهی آقای ع.م. به وکالت از خانم س.ر. به طرفیت آقای م.ر. نسبت به دادنامه شماره ۸۲۲-۱۲/۱۱/۹۰ شعبه ۱۴۸ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن به استرداد طلا و جواهرات و سرویس غذاخوری [و] ست حوله به شرح فاکتورهای استنادی درحق تجدیدنظرخوانده محکومیت حاصل نموده وارد است استناد و استدلال دادگاه نخستین به ماده ۱۰۳۷ قانون مدنی و قابل استرداد بودن هدایای طرفین در دوران نامزدی به جهت عدم حصول وصلت منصرف از موضوع دعوی است زیرا به موجب سند نکاحیه شماره ۵۰۴۷-دفتر رسمی ازدواج ۳۳۳ حوزه ثبت تهران طرفین زن و شوهر شرعی و قانونی بوده و پس از مدتی زندگی مشترک به دلالت دادنامه‌های ۹۶۱-۱۳/۷/۹۰ شعبه ۲۶۳ دادگاه حقوقی تهران و ۱۶۴۲-۱/۹/۹۰ شعبه ۲۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران زوجیت به طلاق انجامیده است بنابراین بر فرض صحت ادعا و اعطاکردن اقدام مذکور به تجدیدنظرخواه به جهت معوض فرض شدن هبه و هدایای دوران زندگی مشترک قابلیت استرداد ندارد و دادگاه به استناد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی و بند ۲ ماده ۸۰۳ قانون مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته حکم به بی‌حقی تجدیدنظرخوانده صادر و اعلام می‌دارد این رأی قطعی است.

برای مطالعه مقاله قوانین وراثت که کسی نمیداند! کلیک کنید.

استرداد هدایا در دوره عقد یا زندگی مشترک قبل یا بعد از طلاق

بسیار از ما سوال می شود که تکلیف طلا در طلاق چگونه است یا وضعیت حقوقی طلاهای زن بعد از طلاق چگونه است و به کرات دیده شده است که دادخواست استرداد طلا از زوجه تقدیم دادگاه شده است باید گفت که دادخواست مطالبه طلاجات در اکثر موارد به نتیجه نمی رسد، همانطور که گفته شد قانون حاکم استرداد هدایای زندگی مشترک مواد ۷۹۵ الی ۸۰۳ قانون مدنی است. خوب است به این نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه دقت شود:

نظریه ۷/۲۰۶ مورخ ۱۸/۱/۷۵ سؤال: زوج به استناد فاکتورهای خرید دادخواست استرداد مقداری طلاجات و ساعت مچی که برای همسرش خریده بود می ‌نماید آیا در صورت اثبات خرید آن توسط زوج، می‌توان حکم به استرداد آن صادر کرد یا خیر؟ و اگر زوجه نیز متقابلاً دادخواست استرداد پارچه کت و شلوار و حلقه طلا و ساعت مچی مردانه داده باشد چه حکمی می‌توان صادر نمود؟

نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه: «چنانچه احراز شود که تحویل طلا و جواهرات خریداری‌ شده برای زوجه یا زوج به عنوان هبه یا عاریه در اختیار طرف مقابل گذاشته شده است در صورت اول با توجه به ماده ۸۰۳ قانون مدنی و رعایت بندهای ذیل آن و در صورت دوم با در نظر گرفتن مقررات مربوط به عاریت قابل استرداد است. اما اگر ثابت شود که اشیای مذکور به صورت هبه معوض رد و بدل شده است در این صورت قابل استرداد نخواهد بود.»

با این وصف اگر زوج هدایایی را به عقد از خریده و هبه کرده است و فاکتور خرید آن ها را در اختیار دارد می تواند دادخواست رجوع از هبه و استرداد طلا به طرفیت زوجه تقدیم دادگاه کند. البته به شرط این که هبه معوض نبوده و عین مال هبه داده شده هنوز در مالکیت و اختیار زوجه باشد، قابل استرداد است.

بر طبق مواد ۱۰۲۷ و ۱۰۲۸ قانون مدنی هر یک از نامزدها می تواند در صورت به هم خوردن نامزدی و منجر به عقد نکاح نشدن هدایایی را که به طرف دیگر یا پدر و مادر او داده است مطالبه کند و اگر عین هدایا موجود نباشد قیمت آن ها را دریافت خواهد کرد مگر آن که هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.

نکته: استرداد هدایا فقط در خصوص هدایای دوره نامزدی است و مشمول هدایای زمان عقد نکاح نمی شود.

بعضی به اشتباه فکر می کنند می توانند هدایای دوره عقد را نیز مسترد کنند که اشتباه می باشد. با توجه به نشست های قضایی قضات و نظر کمیسیون های تخصصی هدایای عقد مثل طلاهایی که به زن داده می شود قابل استرداد نمی باشد به این تحلیل حقوقی که در اینجا هبه معوض است و رسیدن به وصلت و نکاح عوض معنوی است.

برای مطالعه مقاله معرفی بهترین وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید.

تکلیف هزینه های دوران نامزدی پس از به هم خوردن آن چیست؟

نامزدی معمولا در ابتدای راه زندگی مشترک که همان نامزدی است طرفین برای ابراز علاقه به یکدیگر، هدایا و به اصطلاح یادگاری های زیادی به هم می دهند و گاهی هم برای پدر و مادر یکدیگر کادو می خرند. این در حالی است که اگر هر یک از دو طرف به دلایل مختلف از این ازدواج منصرف شود و تصمیم بگیرد که نامزدی را به هم بزند، او و طرف مقابل می توانند از همدیگر بخواهند هدیه ها را پس بدهند. در صورتی که عین هدایا به هر دلیل وجود نداشته باشد باید قیمت آن پرداخت شود جز در مواردی که فرد در نگهداری از وسایل کوتاهی نکرده و از آن مراقبت کافی کرده باشد اما به دلیلی وسیله مورد نظر از بین برود.

البته باید به این موضوع تاکید کرد که اگر اصل هدایا از بین رفته باشد صرفا قیمت آنهایی را می شود درخواست کرد که معمولا نگه داشته می شود اما قیمت هدایای مصرف شدنی مانند لباس و عطر را نمی شود مطالبه کرد.

نکته: اگر نامزدی بر اثر فوت یکی از طرفین بر هم خورد طرف مقابل نمی تواند هدایا را مطالبه کند.

معمولا در دوره نامزدی افراد مبالغی را برای مواردی مانند برگزاری جشن هزینه می کنند؛ اگر هر یک از طرفین متحمل هزینه ای برای برگزاری جشن نامزدی شد در صورت به هم خوردن این موضوع می تواند هزینه مورد نظر را از طرف مقابل بگیرد.

نکته: هر یک از طرفین ازدواج می توانند از طرف مقابل بخواهند به پزشک مراجعه کرده و پس از انجام معاینات لازم، گواهی پزشکی درباره سلامت خود ارایه کند تا از سلامت طرف مقابل مطمئن شود. قانون گذار گواهی صحت سلامت را به بیماری های مسری که ممکن است به دیگران منتقل شود مانند سفلیس و سل محدود کرده است.

خسارت بر هم زدن نامزدی قابل وصول است؟

از نظر قانون با عقد نکاح کاملا متفاوت است و به عبارت دیگر مطلقا آثار نکاح را ندارد. نامزدی حاصل خواستگاری مرد و موافقت زن برای ازدواج و توافق آنها برای ازدواج با یکدیگر است. آنچه باید توجه داشت اینکه حتی اگر قرارداد مکتوب در خصوص وعده ازدواج و نامزدی نوشته شده باشد و بر سر مسائل مالی مثل مهریه و امثالهم هم توافق شده باشد باز هم این نامزدی و قرارداد الزام آور نیست.

ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی : وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی کند اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخته شده باشد بنابراین هریک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده می تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمی تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید.

پس در هیچ فرضی و به هیچ وجه نمی توان کسی را اجبار به عقد (ازدواج) با دیگری کرد حتی اگر تعهد داده باشد و هزینه های گزاف متحمل شده باشد.

  • حال سئوال اصلی این است که اگر کسی نامزدی با دلیل یا بی دلیل موجه بر هم بزند و در این راستا طرف مقابل هزینه هایی کرده باشد آیا این خسارات قابل مطالبه است ؟

آخر ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی مقرر کرده است که به صرف امتناع از وصلت نمی توان مطالبه خسارت کرد. ماده ۱۰۳۶ قانون مدنی هم در مورخ ۱۳۷۰/۱/۸ منسوخ و حذف شد. این ماده قبلا مقرر می داشت: «اگر یکی از نامزدها وصلت منظور را بدون علت موجهی به هم بزند، در حالی که طرف مقابل با ابوین او یا اشخاص دیگر به اعتماد وقوع ازدواج مغرور شده و مخارجی کرده باشند، طرفی که وصلت را به هم زده است باید از عهده خسارات وارده بر آید ولی خسارات مزبور فقط مربوط به مخارج متعارفه خواهد بود.»

برای مطالعه مقاله برای معامله و ضمانت چک بهتر است یا سفته؟ کلیک کنید.

از انتهای ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی و حذف ماده ۱۰۳۶ قانون مدنی حقوقدان ها مثل دکتر عبدالحسین شیروی در کتاب حقوق خانواده این چنین استنباط می کنند که به صرف امتناع از ازدواج نمی توان خسارت گرفت ولی اگر اثبات شود به دلایل دیگر خساراتی به طرف مقابل در اثر برهم زدن نامزدی وارد شده است بر طبق قواعد مسئولیت مدنی قابل مطالبه است. در تایید این نظر می توان به ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ استناد کرد که نامزدی و خسارات ناشی از آن را در صلاحیت دادگاه خانواده قرار داده است.

  • سئوال دیگر اینکه اگر طرفین توافق کنند که اگر نامزدی توسط یکی از آنها به هم بخورد و از ازدواج امتناع کند بایستی فلان مبلغ خسارت پرداخت کند آیا این خسارت موجه است؟

از نظر ما این خسارت قراردادی مالی خالی از اشکال است

  • سئوال دیگر این است که اگر عقد نکاح منعقد شود و طرفین با یکی از آنها متحمل هزینه هایی مثل عروسی و عقد و امثالهم شود ولی در عمل زندگی مشترک شروع نشودو کار به طلاق بکشد هزینه های انجام شده قابل وصول است؟

به نظر ما خیر. مگر اینکه بر طبق قواعد مسئولیت مدنی اقامه دعوی شود و ورود خساراتی با شرایط مقرر اثبات شود.

,,

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل