وینکل

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وکیل پایه یک دادگستری» ثبت شده است

حکم تخلیه فوری از سوی دادگاه

حکم تخلیه فوری از سوی دادگاه یا شورای حل اختلاف صادر می شود. اغلب این حالت زمانی اتفاق می افتاد که شخصی با رضایت کامل ملک خود را در اختیار مستأجر قرار دهد و بعد از پایان مدت اجاره خواهان تخلیه ملک خود شود. حال اگر مستأجر از تصرف ملک دست نکشد و آن را تخلیه نکند مالک می تواند با مراجعه به دادگاه یا شورای حل اختلاف تقاضای تخلیه فوری ملک را مطرح کند. واژه تخلیه در قانون به دو صورت معنی می شود. اول اینکه به معنی صرفه نظر از چیزی و خالی کردن آن است و دوم به معنی دست کشیدن شخص مستأجر از ملک اجاره شده است. لازم به ذکر است که تخلیه فوری باید به نحوی انجام بگیرد که ملک بدون کم و کاست در اختیار مالک قرار بگیرد.

شرایط تخلیه فوری مستأجر

برای اخذ حکم تخلیه فوری شرایطی لازم است که عبارت اند از:

● مدت اجاره پایان گرفته باشد.

● دو نسخه از اجاره نامه در دسترس باشد به این معنی که دو نسخه تنظیم شده باشد.

● نسخه های اجاره نامه تنظیم شده باید به امضای مالک و مستأجر رسیده باشند.

● نسخه های تنظیم شده اجاره نامه باید به امضاء دو نفر شاهد رسیده باشند.

● اجاره نامه دارای مدت باشد.

● مبلغ ودیعه از طرف مالک به مستأجر پرداخت شد ه باشد.

●مبلغ ودیعه به حساب دادگاه واریز شده باشد.

مراحل اخذ حکم تخلیه فوری

برای گرفتن حکم تخلیه فوری و اجرایی کردن آن باید مراحلی را طی کرد. در اولین مرحله لازم است مالک دادخواست خود را در قالب دعوا تنظیم کرده و آن را بر روی فلش یا سی دی ذخیره کند. سپس لازم است شخص خواهان یا مالک نسبت به ثبت نام در سامانه ثنا اقدام کند. زیرا در صورت عدم ثبت نام در این سامانه امکان ثبت دعوا وجود ندارد. بعد از طی این مرحله موجر برای دریافت حکم مربوطه نیاز به ثبت دادخواست خود از طریق یکی از دفاتر الکترونیکی قضایی دارد. زیرا تنها در این حالت است که دادخواست او به شورای حل اختلاف ارجاع داده می شود. بعد از دریافت دادخواست توسط شورا اگر امکان رسیدگی به آن در شورا وجود داشته باشد به آن رسیدگی می شود. در مرحله نهایی جهت دریافت حکم، لازم است مالک به بخش اجرای حکم شورا مراجعه کرده تا حکم صادر شده به مرحله اجرا در بیاید.

همچنین بخوانید وکیل ملکی دادیاران عدالت پرور

نکته مهم در خصوص صدور این حکم

نکته حائز اهمیت در رابطه با دریافت و صدور حکم تخلیه فوری آن است که در صورت خواست مستأجر شورای حل اختلاف یا دادگاه مهلتی برای او در نظر خواهند گرفت. مدت زمان مهلت تخلیه معمولاً ۳۰ روز است و مستأجر در این مدت باید نسبت به تخلیه ملک و در اختیار قرار دادن آن به مالک اقدام فوری انجام دهد.

مدت زمان لازم جهت گرفتن حکم تخلیه فوری

به طور کلی برای گرفتن حکم تخلیه فوری از دادگاه یا شورای حل اختلاف به یک ماه زمان نیاز است. البته این زمان یک زمان تقریبی است که قطعیت ندارد. همچنین لازم است یادآوری شود که به لحاظ قانونی زمان مشخص و معلومی برای این کار در نظر گرفته نشده است.

مدت زمان تخلیه ملک بعد از صدور و ابلاغ حکم

بعد از رسیدگی به دادخواست فرد موجر در دادگاه و صدور رأی مبنی بر حکم تخلیه فوری ملک، مستأجر به مدت ۱۰ روز مهلت دارد تا ملک را تخلیه کند. در غیر این صورت دادگاه خود وارد عمل شده و ملک را از تصرف مستأجر آزاد می کند.

تفاوت حکم تخلیه با دستور تخلیه

تفاوت اصلی میان دستور با حکم تخلیه فوری در نحوه صدور حکم و مراحل آن است. به این معنی که در دستور تخلیه جلساتی مبنی بر رسیدگی به دادخواست تشکیل نمی شود. در حالی که در رابطه با حکم تخلیه جلساتی جهت رسیدگی تشکیل می شود و بعد از رسیدگی های لازم حکم صادر و اجرایی خواهد شد.

 در چه صورتی مالک مجاز به گرفتن حکم تخلیه فوری است

به طور معمول مالک در چهار حالت ممکن می تواند نسبت به اخذ حکم تخلیه فوری اقدام کند که عبارت اند از:

●      پایان یافتن مدت اجاره:

در صورتی که مدت تعهد نامه یا قرارداد اجاره به پایان رسیده باشد و اقدامی برای تمدید آن صورت نگرفته باشد همچنین مستأجر ملک را تخلیه نکرده و توجهی به خواست مالک ننماید. شخص موجر می تواند برای اخذ حکم مربوطه اقدام کند.

●      استفاده از ملک توسط مستأجر جهت انجام اعمال خلاف کارانه و غیر قانونی:

در صورتی که مستأجر ملک را با هدف انجام اعمال تبهکارانه اجاره کرده باشد و از آن به همین منظور استفاده کند. موجر مجاز است حتی پیش از به پایان رسیدن مدت اجاره حکم مذبور را از دادگاه دریافت کند.

●      عدم پرداختن اجاره بها به مدت سه ماه:

در چنین حالتی نیز مالک اختیار خارج کردن ملک خود از دست مستأجر را دارد و این یکی از حقوقی است که قانون برای او در نظر گرفته است. در چنین حالتی مالک می تواند بعد از گذشت ۱۰ روز از سومین ماهی که مستأجر اجارۀ ملک را پرداخت نکرده باشد نسبت به تنظیم دادخواست حکم تخلیه اقدام کند. البته مستأجر با پرداخت اجاره عقب افتاده خود در ظرف مدت ۱۰ روز می تواند از وقوع این کار جلوگیری کند. لازم به ذکر است که مستأجر تنها یک مرتبه قادر به جلوگیری از اجرای این حکم با پرداخت اجاره عقب افتاده خود است. در غیر این صورت و بعد از پایان مهلت ۱۰ روزه حکم تخلیه اجرایی می شود.

●      انتقال مال اجاره شده به غیر:

انتقال مال به شخص غیر یکی دیگر از دلایلی است که مالک می تواند با استناد به آن خواستار حکم تخلیه از دادگاه شود. در صورتی که مستأجر بدون رضایت و اجازۀ مالک ملک او را در اختیار شخص دیگری قرار دهد و یا به او اجاره دهد، موجر مجاز به ارائه دادخواست صدور حکم تخلیه به دادگاه یا شورای حل اختلاف است.

جهت مشاهده بهترین وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید

سخن پایانی

حکم تخلیه فوری از جمله موارد حقوقی است که تنها از طریق مراجع قانونی امکان پذیر است. از آنجا که مسائل حقوقی معمولاً پیچیده و زمان بر هستند. لذا بهتر است برای تنظیم دادخواست مربوطه و پیگیری آن در دادگاه یا شورای حل اختلاف از یک وکیل متخصص کمک گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

ابطال سند رسمی

ابطال سند رسمی یک دعوای حقوقی است که طی آن شخصی خواهان باطل کردن و بی اثر کردن سند رسمی ملک یا املاک است. به طور کلی این اقدام زمانی صورت می گیرد و طرح چنین دعوایی زمانی قانونی است که ملک به چند نفر فروخته شده باشد. همچنین سند ملک مطابق با قوانین و مقررات ثبت اسناد رسمی صادر نشده باشد. گاهی اوقات هم ممکن است یک ملک دارای دو سند باشد. در اینجا لازم است یادآور شویم که یک مالک زمانی مالکیتش قانونی خواهد شد که ملک به نام او به ثبت رسیده باشد و یا از طریق سهم الارث به او رسیده باشد.

شرایط ابطال سند رسمی

 

برای اقدام در جهت ابطال سند رسمی باید شرایط خاصی فراهم و مهیا باشد و بر اساس آن ها عمل کرد. در غیر این صورت هر گونه تلاشی برای باطل کردن اسناد رسمی بی نتیجه و غیر قانونی خواهد بود. برخی از این شرایط عبارت اند از:

اسناد غیر واقعی و غیر قانونی

ابطال سند رسمی چگونه انجام می شود؟ هرگاه اسناد موجود درباره یک ملک غیر واقعی باشند و افراد بدون طی مراحل قانونی به صورت غیر قانونی اسناد را تنظیم کرده باشند. می توان نسبت به باطل کردن این اسناد حتی اگر در ظاهر رسمی باشند اقدام کرد.

اسنادی که از طریق غیر قانونی و کلاه برداری صادر شده باشند

قطعاً در چنین مواردی باید فوراً نسبت به ابطال سند رسمی اقدام کرد و دادخواست حقوقی خود را به مراجع حقوقی ارجاع داد. هر چند گاهی هم ممکن است افراد از طریق دادخواست کیفری اقدام کنند و در مراجع کیفری موفق به ابطال سند شوند. اما به طور معمولاً مراجع حقوقی صلاحیت رسیدگی به چنین شکایت و دعواهایی را دارند.

همچنین مشاهده کنید بهترین وکیل ملکی

اسناد مجهول

آیا ابطال سند رسمی شامل اسناد مجهول می شود؟ اسناد مجهول زمانی به وجود می آیند و به ثبت می رسند که افراد فرصت طلب به اوراق و مهرهای دولتی دسترسی پیدا کنند. سپس اسناد را به نام خود و یا به نام سایر افراد به ثبت برسانند. بنابراین هرگاه این افراد موفق به جعل سند شده باشند و خود را مالک یک ملک معرفی کنند و ملک را به فروش برسانند. مالک اصلی و یا شخص خریدار می تواند نسبت به باطل شدن سند رسمی همان ملک اقدام قانونی انجام دهد.

اسناد مالکیت معارض

هرگاه ملکی دارای سند مالکیت معارض باشد و درباره کل ملک و یا قسمتی از آن دو بار سند صادر شده باشد می توان برای ابطال سند رسمی آن وارد عمل شد. سند مالکیت معارض سندی است که همه یا بخشی از سند مالکیت پیشین را شامل شود و تمام یا بخشی از یک ملک در قالب دو سند مالکیت باشد. حال سند مالکیتی که آخرین بار صادر شده است را سند معارض می گویند.

ابطال اسنادی که بری تضمین به دارنده سند سپرده یا منتقل شده باشد

گاهی اوقات ممکن است شخصی به دلیل ناتوانی مالی و از روی نیاز از فردی تقاضای وام و یا قرض کند. در برابر نیز شخص وام دهنده از فرد متقاضی تقاضای پشتوانه و تضمین نماید. حال شخص متقاضی وام به عنوان تضمین اقدام به تنظیم قولنامه عادی ملک خود اعم از خانه، مغازه و یا زمین به نام وام دهنده می کند. اما شخص وام دهنده او را وادار به تنظیم قرارداد رسمی می کند. در چنین شرایطی ممکن است که وام گیرنده تمام قرض خود را پرداخت کند. با این حال قرض دهنده از باز گرداندن مال و تضمین داده شده به او خودداری کند و سند رسمی که در دست دارد سوء استفاده کند. در این حالت مالک یا همان وام گیرنده می تواند نسبت به باطل کردن سند اقدام کند.

انتخاب وکیل پایه یک دادگستری از موسسه حقوقی دادیاران عدالت پرور

نکات مهم درباره ابطال سند رسمی

برای ابطال سند رسمی لازم است چند نکته کلیدی و مهم را مورد توجه قرار داد که عبارت اند از:

●      بسیاری از اسناد و اسناد موجود در چهارچوب یک قرارداد تنظیم می شوند اما باید آگاه بود که هر سندی قرار داد به شمار نمی آید.

●      در رابطه با اسناد رسمی ادعای انکار و تردید وارد نیست. به این معنی که این ادعاها نمی توان طرح دعوا کرد. بلکه افراد تنها با ادعای جعل بودن سند می توانند نسبت به باطل کردن آن ها اقدام کنند.

●      در اکثر موارد تنها دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای ابطال سند را دارد، دادگاهی است که در محل تنظیم سند واقع شده است.

●      دادخواست ابطال اسناد رسمی یک دادخواست و دعوای غیر مالی است. به همین دلیل شخص خواهان جدای از ارزش سند باید خواهان هزینه دادرسی را نیز پرداخت کند.

●      بعد از باطل شدن سند تمامی رابطه مالک و ملک به زمان پیش از تنظیم سند برمی گردد.

دادگاه ذی صلاح برای رسیدگی به موضوع ابطال سند رسمی

در رابطه با دادگاه ذی صلاح برای رسیدگی به دعوای ابطال سند رسمی باید گفت که گاهی ممکن است دادگاه صالح بر اساس موضوع دادخواست متغیر باشد. مثلاً درباره دعوای حقوقی در رابطه با امور مالکیت و همچنین مال غیرمنقول مانند تصرف عدوانی، ممانعت از حق و مزاحمت دادگاه اصلح دادگاهی است که مال غیرمنقول در حوزه آن قرار دارد. حتی اگر شخص هرچند که خوانده در یک شهر و محل دیگر ساکن باشد. در برخی از موارد مانند رسیدگی به دعوای سند معارض به دلیل وجود دو سند هم زمان، امور رسیدگی به دادخواست دارنده آخرین سند مالکیت بر دادخواست مالک سند اولی مقدم تر است. لازم به ذکر است که چنین حالتی تنها در رابطه با اسناد معارض روی می دهد و در اکثر موارد دادگاه واقع شده در محل ملک مسئول رسیدگی به دعوا خواهد بود.

سخن پایانی

برای ابطال سند رسمی باید بدانیم معمولاً اسناد به دو شکل عادی و رسمی وجود دارند. اسناد رسمی اسنادی هستند که زیر نظر حاکمیت، مراجع دولتی و تحت نظر مراجع قانونی به ثبت رسیده اند. همچنین بر اساس قوانین مربوطه و با طی مراحل قانونی دولت و اداره و نهادهای دولتی ذی ربط آن ها را به رسمیت شناخته اند. حال اگر اسناد موجود از چنین قابلیت ها و ویژگی هایی برخوردار نباشند و با توجه به موارد ذکر شده به ثبت نرسیده باشند در جمله اسناد جعلی قرار می گیرند. در نتیجه می توان نسبت به ابطال آن ها و با ارائه ادله و شواهد محکمه پسند اقدام قانونی انجام داد.

 

منبع : همه چیز درباره ابطال سند رسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

اعتراض ثالث اصلی و طاری چیست؟

اعتراض ثالث اصلی و طاری دو نوع اعتراض ثالث هستند که مطابق با ماده ۴۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی تعیین شده اند. بر خلاف باور عموم این دو اعتراض با یکدیگر متفاوت هستند و دارای احکام مخصوص به خود هستند. به طور خلاصه باید گفت که اعتراض ثالث طاری در جریان یک دعوا مطرح می شود اما اعتراض ثالث اصلی از همان فرایند اولیه اعتراض توسط شخص ثالث انجام می شود.

منظور از اعتراض ثالث اصلی و طاری چیست؟

 

در تعریف اعتراض ثالث اصلی و طاری باید گفت که اعتراض ثالث اصلی عبارت است از اعتراض فرد سوم به رأی که در جریان دادگاه و طی دعوای میان دو نفر برعلیه و به ضرر او صادر شده است. اعتراض طاری نیز یکی از روش های اعتراضی است که توسط شخص ثالث مطرح می شود. زمانی این اعتراض مطرح می شود که یکی از طرفین دعوا به رأیی که پیش تر در دادگاه صادر شده و طرف مقابل در جریان دادرسی جهت ثابت کردن ادعای خود آن را به عنوان ادله مطرح کرده باشد. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که این دو اعتراض در عین متفاوت بودن با مفهوم دادخواست و دعوای ثالث اصلی و طاری نیز متفاوت هستند.

نکته: زمانی که شخص سوم در جریان دعوای اولیه میان طرفین دعوا حضور نداشته باشد و به کل از آن بی خبر باشد و رأی دادگاه به زیان او صادر شده است. سپس در جریان دادرسی از رأی صادر آگاه شود و نسبت به آن اعتراض کند به آن اعتراض شخص ثالث طاری گفته می شود.

همچنین بخوانید بهترین وکیل ملکی

مهلت اعتراض ثالث اصلی و طاری چقدر است؟

نکته بسیار مهمی که در خصوص اعتراض ثالث اصلی و طاری وجود دارد آن است که قانون گذار جهت اعتراض مهلت و زمان مشخصی مقرر نکرده است. زیرا شخص ثالث در جریان دعوایی که پیش تر اقامه شده و همچنین از حکم صادره بی اطلاع بوده است حکمی از سوی دادگاه برای او ارسال نمی شود. به همین دلیل نمی توان مهلتی جهت اعتراض او تعیین کرد. زیرا زمان دقیق اطلاع او از حکم صادر شده برای مراجع قضایی محرز و قابل تشخیص نیست. با این تفاسیر شخص ثالث اصلی و طاری هر زمان که مایل باشند می توانند نسبت به رأی صادر شده برعلیه خود اعتراض کنند.

نحوه اعتراض ثالث اصلی و طاری چگونه است؟

 

نحوه اعتراض ثالث اصلی و طاری اندکی با هم متفاوت است. اعتراض ثالث اصلی به این صورت است که هر زمان شخص خوانده و یا محکوم علیه از حکم صادر شده توسط دادگاه آگاه نباشد و تنها زمانی مطلع شود که حکم به مرحله اجرا در آمده باشد می تواند بر اساس مراحل قانونی نسبت به آن اعتراض کند. اما مراحل اعتراض کدم اند و چگونه طی می شوند؟ در جواب باید گفت که لازم است ابتدا محکوم علیه به صورت رسمی دادخواست اعتراض ثالث خود را به دادگاه تقدیم کند. با ارائه دادخواست مربوطه دادگاه درباره آن رأی صادر می کند. لازم به ذکر است که خوانده و خواهان باید همان افرادی باشند که پیش تر به دادگاه فرا خوانده شده اند.

اما چگونگی انجام اعتراض ثالث طاری به این صورت است که اگر یکی از طرفین دعوا در جریان برگزاری جلسه دادگاه بخواهد اعتراض کند. و این اعتراض برای اثبات بر حق بودن خود باشد. حال اگر طرف مقابل هم برای دفاع از حق خود به دلایل و ادله طرف دیگر معترض باشد و اعتراض کند. حالت اعتراض طاری رخ می دهد.

نکته: در اعتراض ثالث اصلی باید دادخواستی را تنظیم و به دادگاه ارائه داد. این در حالی است که در اعتراض ثالث طاری نیازی به طرح دادخواست نیست.

انواع دادخواست اعتراض ثالث اصلی

انواع دادخواست اعتراض ثالث اصلی و طاری به سه نوع طرح می شوند که عبارت اند از:

● اعتراض نسبت به حکم صادره از سوی دادگاه.

●      اعتراض به توقیف ملک مورد مناقشه.

●      اعتراض درباره تصمیم واحد ثبتی برای افراز.

مراجع ذی صلاح در رسیدگی به اعتراض شخص ثالث اصلی و طاری

دادگاه ذی صلاح برای رسیدگی به اعتراض ثالث اصلی و طاری چه از طریق تنظیم دادخواست باشد و یا بدون طرح دادخواست در سه دادگاه ذیل قابل رسیدگی است.

●      دادگاه بدوی یا اولیه که به دادگاه عمومی یا انقلاب معروف است. رسیدگی در این دادگاه در صورتی انجام می شود که رأی صادره از طرف خود دادگاه به طرفین دعوای مربوطه اعلام شده باشد.

● دادگاه تجدید نظر که معمولاً بعد از صدور رأی در دادگاه بدوی تشکیل می شود.

●      دیوان عالی کشور که معمولاً زمانی تشکیل می شود که از یک حکم فرجام خواهی شده باشد.

اهمیت اعتراض ثالث اصلی و طاری

 

به طور حتم اعتراض ثالث اصلی و طاری و همچنین رسیدگی به آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا حکم صادره از سوی دادگاه تنها درباره طرفین دعوا یعنی خواهان و خوانده قابل اجرا است. بنابراین در خصوص حق و حقوق دیگران به صورت بی طرف عمل می کند. واقعیت امر این است که گاهی حکم دادگاه افرادی غیر از طرفین دعوا را درگیر پرونده و حکم صادر شده می کند. حتی در بسیاری مواقع حکم صادر شده برای رسیدگی به دعوای دو نفر در دعوای افراد دیگری تأثیرگذار است. بنابراین شخص قانون گذار راهی را تعیین کرده تا شخص ثالث که در دعوای دیگران متضرر شده است بتواند اعتراض کند. و این روش اعتراض ثالث نام دارد. این حق به عنوان حق مسلم برای فردی در نظر گرفته شده که بدون حضور در دادگاه محکوم شده است. زیرا شخص ثالث بدون حضور در دادگاه و بدون برخورداری از شرایط دفاع از حق خود محکوم شده است.

همچنین بخوانید بهترین وکیل پایه یک دادگستری

سخن پایانی

اعتراض ثالث اصلی و طاری جزء دعواهای حقوقی هستند که قانون گذار آن ها را برای فردی غیر از خواهان و خوانده دعوا در نظر گرفته اند. اعتراض ثالث اصلی و اعتراض طاری دو مقوله جدا از هم هستند که مراحل انجام آن ها نیز با هم متفاوت هستند. بنابراین بهتر است برای انجام و طی پروسه چنین اعتراض هایی از تجربه یک وکیل متخصص استفاده شود. زیرا وکلای متخصصی که در این باره فعالیت می کنند با تمامی مراحل پیش روی آشنا بوده و به خوبی می توانند افراد را راهنمایی کنند.

منبع : اعتراض ثالث اصلی و طاری چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

مسئولیت مالک نسبت به پرداخت بدهی های ملک

به طور کلی هرگونه هزینه ای که برای استفاده از ملک، باید به دولت یا دیگر سازمان ها مثل شهرداری پرداخت شود را بدهی های ملکی می گویند. مالیات بر ملک، قبض آّب، برق، گاز، عوارض شهرداری، جریمه های ساخت و ساز موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و … برخی از بدهی های ملک به شمار می روند. اصولاً مالکی که ملک را در تصرف دارد و حقوق مالکانه خود را نسبت به آن اجرا می کند، مسئول پرداخت هزینه ها و بدهی های ملک می باشد. معمولاً هر کدام از بدهی های ملکی می بایست در ظرف مدت زمان مشخصی که قانون تعیین می کند، پرداخت شوند. برای مثال مهلت پرداخت مالیات بر املاک معمولاً تا پایان سال مالی است.

همچنین بخوانید وکیل دعاوی ملکی

چنانچه مالک ملک نسبت به فروش آن اقدام نماید، در ضمن قرارداد یا مبایعه نامه طرفین ممکن است در خصوص مسئولیت پرداخت بدهی های ملک به شکل خاصی توافق نمایند. مثلاً ممکن است توافق کنند که مسئولیت پرداخت تمام بدهی های پیشین ملک، با خریدار است. همچنین طرفین ممکن است پرداخت بدهی های ملک را میان خود تقسیم کنند یا به هر نحو دیگری در مورد آن تعیین تکلیف نمایند. این موضوع از ماده ۱۰ قانون مدنی و اصل آزادی قراردادها برداشت می شود. به موجب اصل آزادی قراردادها، طرفین می توانند در مورد تعهدات قراردادی از قبیل پرداخت بدهی های ملک، تنظیم سند رسمی و … تراضی نمایند.

در صورتی که مبایعه نامه نسبت به تعیین مسئول پرداخت بدهی های ملک ساکت باشد، مسئولیت پرداخت بدهی هایی که پیش از انتقال مالکیت به خریدار حادث شده، با فروشنده (مالک سابق) می باشد. اما اگر بدهی های ملکی پس از انعقاد قرارداد و انتقال مالکیت ملک حادث شد، مسئولیت پرداخت آن با خریدار (مالک جدید) است.

دعوای الزام به پرداخت بدهی های ملک

همانطور که اشاره شد اصل بر این است که بدهی های ملک را باید مالک آن پرداخت کند. در مواردی ممکن است بدهی هایی که در زمان مالکیت مالک سابق حادث شده، برای خریدار معلوم نباشد و این بدهی ها پس از انتقال مالکیت مطالبه شوند. برای مثال ممکن است مالک جریمه های اضافه ساخت را پرداخت نکرده باشد. در این شرایط هرچند رابطه حقوقی مالک سابق با ملک خاتمه پیدا کرده است، لیکن مسئولیت پرداخت بدهی های ملک همچنان با مالک سابق و بر عهده او است. در نتیجه چنانچه مالک سابق از پرداخت بدهی های ملک خودداری نمود، مالک جدید می تواند بر علیه او در دادگاه عمومی حقوقی طرح دعوا کند.

جهت طرح دعوای الزام مالک به پرداخت بدهی های ملک، با توجه به غیر منقول بودن موضوع دعوا، خواهان می بایست به دادگاه حقوقی محل وقوع ملک مراجعه نماید. به طور کلی هرگاه موضوع دعوا، اموال غیر منقول از قبیل زمین، آپارتمان و … باشد، برای طرح دعوای حقوقی، خواهان می بایست دعوا را در دادگاهی اقامه نماید که ملک موضوع دعوا در حوزه قضایی آن قرار دارد. برای مثال چنانچه محل وقوع ملک اصفهان باشد، برای اقامه دعوای الزام به پرداخت بدهی های ملک باید به دادگاه عمومی و حقوقی شهرستان اصفهان مراجعه کرد.

طرح دعوای الزام به پرداخت بدهی های ملک مستلزم نگارش و تقدیم دادخواست به دادگاه است. دادخواست برگه چاپی مخصوصی است که باید موارد زیر در آن قید گشته و به امضای خواهان برسد:

  • نام، نام خانوادگی، نشانی و سایر مشخصات هویتی خواهان.
  • نام، نام خانوادگی، نشانی و سایر مشخصات هویتی خوانده.
  • موضوع دعوا که در این مورد عبارت است از: الزام به پرداخت بدهی های ملک.
  • بهای خواسته
  • مدارک و مستندات دعوا از قبیل مبایعه نامه و …

شیوه اجرای حکم محکومیت به پرداخت بدهی های ملک

با تحویل دادخواست توسط مدیر دفتر و ارائه رسید به خواهان، رسیدگی به دعوا آغاز می گردد. مدیر دفتر پرونده را به نظر قاضی رسانده و در صورتی که کامل باشد، قاضی دستور تعیین وقت رسیدگی را صادر می کند. سپس مدیر دفتر نسبت به تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ احضاریه به خواهان و خوانده اقدام می کند. حداقل بین روز ابلاغ تا روز رسیدگی می بایست پنج روز فاصله باشد. پس از تشکیل جلسه رسیدگی دادگاه دلایل و مستندات خواهان و خوانده را بررسی می کند و نسبت به صدور قرارهای مورد نیاز از جمله قرار معاینه محلی، قرار کارشناسی و … اقدام می نماید.

پس از اعلام ختم دادرسی، قاضی موظف است فی المجلس یا اگر نشد نهایتاً تا یک هفته نسبت به صدور رای اقدام نماید. چنانچه دادگاه حکم محکومیت مالک به پرداخت بدهی های ملک را صادر نمود، مالک موظف است ظرف مدت معینی (ده روز پس از ابلاغ حکم) نسبت به پرداخت بدهی های ملک مبادرت به عمل آورد. اگر محکوم علیه از پرداخت بدهی های ملک خودداری نماید، مطابق با قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، بدهی های مورد حکم از سایر اموال و دارایی محکوم علیه وصول می شود. طبق ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی چنانچه محکوم علیه بدون عذر موجه از پرداخت محکوم علیه خودداری نماید، به درخواست محکوم له زندانی می شود تا این که یا محکوم به را پرداخت نماید، یا مالی از او پیدا شود که بتوان نسبت به وصول محکوم به از آن اقدام نمود.

نکات پایانی در خصوص دعوای پرداخت بدهی های ملک

به طور کلی مسئولیت پرداخت بدهی های ملک از قبیل مالیات، عوارض، قبوض امتیازات و … با شخصی است که ملک در مالکیت او قرار داشته یا از منافع آن استفاده می کند. به هر دلیلی مالکیت ملک به دیگری انتقال یابد، مسئولیت پرداخت بدهی های ملک همچنان با کسی است که هزینه ها در زمان مالکیت او ایجاد شده است. برای مثال اگر معلوم شود در زمان انعقاد قرارداد، برای ملک بدهی هایی موجود بوده که خریدار از آنها بی خبر بوده است، مالک سابق مسئول پرداخت بدهی های ملک خواهد بود. همانطور که گذشت، در صورتی که مالک سابق از پرداخت بدهی های ملکی خودداری نماید، مالک جدید می تواند بر علیه او در دادگاه حقوقی دعوای الزام به پرداخت بدهی های ملک طرح کند.

منبع : چگونگی مسئولیت مالک نسبت به پرداخت بدهی های ملک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

مروری بر وظایف مشاور حقوقی

در نوشتار حاضر، به بررسی انواع مشاوره حقوقی و وظایف مشاور حقوقی می پردازیم. منظور از مشاور حقوقی (legal adviser)، کسی است که به سبب دانش آموخته بودن در رشته حقوق یا داشتن دانش تخصصی خاص در این زمینه، مسائل حقوقی مشاوره گیرندگان را می شنود و راهکارهای قانونی برای حل مشکلات آنها ارائه می دهد. برخی ممکن است در نگاه اول مشاور حقوقی را با وکیل دادگستری اشتباه گیرند، ولیکن معنای این دو با یکدیگر متفاوت است. اصلی ترین تفاوت میان مشاور حقوقی و وکیل دادگستری در این است که وکیل دادگستری به اعتبار انعقاد عقد وکالت، دارای سمت است و می تواند در دادگاه مستقیماً مداخله کند. این در حالی است که مشاور حقوقی دارای سمت نیست و تنها مانند آموزگاری، در خصوص موضوع اظهار نظر کرده و راهنمایی های لازم را به مشاوره گیرنده ارائه می دهد.

انواع مشاوره حقوقی

امروزه معمولاً مشاوره حقوقی به دو شیوه حضوری و غیر حضوری انجام می گیرد. شیوه حضوری مشاوره حقوقی با مراجعه به دفاتر وکالت و موسسات حقوقی و گفتگوی رو در روی مشاوره گیرنده و مشاوره دهنده صورت می پذیرد. در مقابل با توجه به گستردگی راه های ارتباط از راه دور از قبیل اینترنت، ماهواره، تلفن و … شیوه غیر حضوری استفاده از خدمات و وظایف مشاور حقوقی روز به روز در حال افزایش است. هرچند برخلاف وکالت در دادگستری، ارائه مشاوره حقوقی مستلزم دارا بودن پروانه وکالت نیست، ولیکن معمولاً مشاوره حقوقی توسط وکلای دادگستری انجام می گیرد. برای استفاده از خدمات مشاوره حقوقی به شیوه غیر حضوری کافی است به سایت کانون وکلای دادگستری هر استان وارد شد. در سامانه های اینترنتی کانون های دادگستری نام، نشانی و شماره تلفن وکلای عضو کانون وکلا، در دسترس بازدیدکنندگان سایت قرار دارد.

علاوه بر این یکی دیگر از شیوه های استفاده از خدمات مشاوره حقوقی به صورت غیر حضوری، مراجعه به سامانه های جست و جوی وکیل است. در چنین سامانه های اینترنتی، معمولاً وکلا با توجه به میزان تحصیلات، رشته و گرایش تحصیلی، محل فعالیت و …. گروه بندی می شوند. در نتیجه با توجه به موضوعاتی که مشاوره گیرندگان می خواهند برای حل آنها مشاوره حقوقی بگیرند، می توانند وکلای متخصص و مجرب در هر زمینه حقوقی را به صورت مجزا به عنوان مشاور حقوقی برگزینند.

وظایف مشاور حقوقی شرکت

همانطور که مورد اشاره قرار گرفت، وظایف مشاور حقوقی با توجه به مولفه هایی مثل شخصیت مشاوره گیرنده، موضوع حقوقی مورد مشاوره و … تعیین می گردد. از نظر شخصیت مشاوره گیرنده، مشاوره حقوقی ممکن است نسبت به شخص حقیقی یا حقوقی انجام پذیرد. منظور از شخص حقیقی، انسان است که به مناسب انسان طبیعی بودن از حقوق گوناگونی مثل حق آزادی جسم، حق انتخاب شغل و … برخوردار است. در مقابل منظور از شخصیت حقوقی، یک شرکت، موسسه، سازمان و … است که جدای از تشکیل دهندگان آن مطابق با قانون مورد حق و تکلیف قرار می گیرد. مشاور حقوقی شرکت، حقوقدانی است که برای بهبود بازدهی شرکت در زمینه هایی مثل وصول مطالبات، ثبت علائم تجاری و … مشاوره حقوقی ارائه می دهد.

وظایف مشاوره حقوقی شرکت با توجه به این که طرف مشاوره گیرنده شخصیت حقوقی دارد، از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. معمولاً شرکت ها مورد قانونگذاری های خاص و بوروکراسی های اداری وسیعی قرار می گیرند. برای مثال به موجب قانون ثبت شرکت ها مصوب سال ۱۳۱۰، کلیه شرکت های بازرگانی که در ایران تاسیس شده یا در ایران مشغول به فعالیتند، باید در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به ثبت برسند. بر اساس قانون تجارت، شرکت ها اصولاً توسط هیات مدیره و مدیر عامل اداره می شوند. هیات مدیره را اعضای مجمع عمومی انتخاب می کنند. در نتیجه از جمله موضوعاتی که شرکت ها در زمینه آن از مشاور حقوقی استفاده می کنند، ثبت شرکت است.

اصلی ترین وظایف مشاوره حقوقی در شرکت

اصلی ترین وظایف مشاور حقوقی ثبت شرکت از قرار زیر است:

  • ارائه راهنمایی های قانونی برای انتخاب نام شرکت، میزان سرمایه شرکت، تنظیم اساسنامه و سایر اسناد  مقررات در بدو تاسیس شرکت.
  • ارائه راهنمایی ها و راهکارهای حقوقی برای بهبود عملکرد شرکت در زمینه افزایش درآمدها و کاهش هزینه ها.
  • بررسی مطالبات و بدهکاری های شرکت و تهیه راهکارهای قانونی برای وصول مطالبات و تادیه دیون شرکت.
  • یکی دیگر از وظایف مشاور حقوقی که برای شرکت کار می کند، تکمیل اظهارنامه مالیاتی و ارائه راهکارهای قانونی برای بهره مندی از بخشودگی های مالیاتی و جلوگیری از جریمه های مالیاتی است.
  • در مواردی که به موجب قانون می بایست یک شرکت انحلال یابد، یکی از وظایف مشاور حقوقی ارائه راهنمایی ها و راهکارهای قانونی برای تصفیه امور شرکت و پرداخت سود شرکا است.

مشاوره حقوقی برای سایر اشخاص حقوقی

علاوه بر شرکت های بازرگانی که به موجب ماده ۲۰ قانون تجارت بر هفت نوع تقسیم می شوند، مشاوره حقوقی برای دیگر اشخاص حقوقی از قبیل شهرداری ها، بانک ها، بیمارستان ها و … نیز رواج دارد. با توجه به نوع شخصیت حقوقی که هر کدام از موسسات و سازمان های مذکور دارند، وظایف مشاور حقوقی نیز متفاوت است. از جمله وظایف مشاور حقوقی شهرداری می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بررسی عملکرد شهرداری و تطبیق آن با قوانین تصویب شده در این موضوع، از قبیل قانون شهرداری مصوب سال ۱۳۳۴.
  • ارائه راهکار های قانونی لازم برای پرداخت مطالبات کارکنان شهرداری.
  • بررسی حقوقی گزارشات کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری جهت اطمینان از رعایت مقررات قانونی.
  • نظارت بر فعالیت سازمان های وابسته به شهرداری مثل سازمان نظام مهندسی.
  • بررسی اوراق صادر شده توسط شهرداری از قبیل پروانه ساخت، جریمه های ساخت و …

وظایف مشاور حقوقی بانک

همانطور که مورد اشاره قرار گرفت، یکی دیگر از انواع شخصیت های حقوقی مشاوره گیرنده، بانک ها هستند. به طور کلی وظایف مشاور حقوقی بانک طبق قوانین جاری مطابق با موارد زیر است:

  • اشراف بر رعایت قانون پولی و بانکی کشور در بانکی مورد مشاوره حقوقی است.
  • ارائه مشاوره حقوقی در زمینه موضوعات مربوط به اعطای تسهیلات بانکی، از قبیل پرداخت وام و … .
  • ارائه راهنمایی ها و راهکار های قانونی برای وصول مطالبات بانک از مشتریان بد حساب.
  • بررسی میزان درآمد های بانک و میزان حقوق، دستمزد و پاداش کارکنان بانک.
  • ارائه راهکارهای قانونی مناسب در مواقعی که بانک از طرف یکی از مشتریان مورد شکایت در مراجع قضایی و غیر قضای واقع می شود.

وظایف مشاور حقوقی بیمارستان

به طور کلی بیمارستان ها به دو گروه عمومی (دولتی) و خصوصی تقسیم می گردند. بیمارستان ها معمولاً توسط هیات امنا اداره می شوند. طبق قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ و همچنین قانون مسئولیت مدنی مصوب سال ۱۳۳۹، پزشک در مورد معالجاتی که انجام می دهد، در برابر بیمار یا اولیای دم وی مسئول است. مسئولیت پزشک در قبال بیمار در صورتی محرز است، که ثابت شود پزشک در معالجاتی که نسبت به بیمار انجام می دهد مرتکب تقصیر شده است. تقصیر اعم از تعدی و تفریط به معنای انجام دادن کاری که نمی بایست و انجام ندادن کاری که می بایست انجام می گردیده است. امروزه بسیاری از پرونده های کیفری و حقوقی مطروحه در محاکم دادگستری در مورد تقصیرات پزشک است. مشتکی عنه اغلب این پرونده ها پزشک و بیمارستان است. از همین مقدمه، ضرورت وجود مشاور حقوقی برای پزشک و بیمارستان روشن می شود.

وظایف مشاور حقوقی بیمارستان، معمولاً بررسی پرونده پزشکی بیمارانی است که از بیمارستان شکایت نموده اند. در این بررسی مشاور حقوقی از یک سو تلاش می کند تا اقداماتی که پزشک برای معالجه بیمار ترتیب داده است را از حیث رعایت اصول پزشکی بررسی کند. مشاور حقوقی در این خصوص راهنمایی ها و راهکار های قانونی را جهت مبرا شدن از مسئولیت ارائه می دهد. چنین پرونده هایی معمولاً در بردارنده نظریه پزشکی قانونی در خصوص وجود رابطه علیت میان معالجه پزشک و آسیب وارده می باشد. معمولاً مهمترین موضوع در خصوص پرونده تقصیر پزشکی، اثبات رابطه علیت(سببیت) میان رفتار پزشک و آسیب های وارده به بیمار است. از جمله دیگر وظایف مشاور حقوقی پزشک، بررسی رابطه سببیّت در ایجاد آسیب است.

وظایف کارشناس حقوقی جهاد کشاورزی

در سازمان ها و موسسات دولتی مثل ادارات زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی، بخشی تحت عنوان اداره حقوقی، موضوعات حقوقی مطروحه برای موسسه را پیگیری می کند. وظایف کارشناس حقوقی جهاد کشاورزی به عنوان یکی از کارکنان اداره حقوقی جهاد، از قرار زیر است:

  • دفاع، پاسخگویی و پیگیری کلیه دعاوی از قبیل دعاوی حقوقی یا کیفری مطروحه لَه یا علیه سازمان جهاد کشاورزی و ادارات تابعه آن.
  • اقامه دعوا، اعم از کیفری یا حقوقی در مراجع صلاحیت دار (مراجع قضایی یا اداری) بر علیه اشخاص حقیقی یا حقوقی مثل شرکت ها.
  • وصول مطالبات سازمان جهاد کشاورزی.
  • دریافت اسناد مربوط به مالکیت اموال منقول و غیر منقول سازمان.
  • پاسخگویی نسبت به استعلامات ثبتی در مورد اموال سازمان.
  • انجام وظایف مشاور حقوقی نسبت به کلیه ادارات و سازمان های زیر مجموعه وزارت جهاد و کشاورزی.

وظایف مشاور حقوقی پروژه

در اینجا به بررسی وظایف مشاور حقوقی پروژه می پردازیم. اصولاً مشاورین حقوقی خدمات خود را به اشخاص حقوقی مثل شرکت ها، به موجب انعقاد قرارداد مشاوره ارائه می دهند. روابط میان شخص حقوقی مشاوره گیرنده با مشاور حقوقی طبق ماده ۱۰ قانون مدنی تابع اصل آزادی قرارداد هاست. بنابراین طرفین می توانند در قرارداد مشاوره در مورد موضوع مورد مشاوره، وظایف مشاور حقوقی، وظایف مشاوره گیرنده و … توافق نمایند. در نتیجه معمولاً قرارداد های مشاوره حقوقی به صورت پروژه ای انعقاد می یابند. برای مثال یک شرکت ساختمان سازی، در مورد مسائل حقوقی پروژه ای خاص، با مشاور حقوقی، قرارداد می نویسد. اصلی ترین وظایف مشاور حقوقی پروژه می بایست در قراردادی که میان طرفین انعقاد می یابد، تعیین گردد. در چنین مواردی حیطه موضوعاتی که در مشاوره حقوقی مورد بحث قرار می گیرد، محدود بوده و مشاوره حقوقی به صورت خاص و تنها در مورد موضوع از پیش تعیین شده انجام می شود. در نتیجه برای مثال اگر برای شرکت ساختمان سازی مذکور، مسئله ای حقوقی خارج از پروژه مثل خطر ورشکستگی مطرح گردد، مشاور حقوقی الزامی به پاسخگویی و ارائه راهکار در خصوص مسائل حقوقی خارج از پروژه نخواهد داشت.

نکات پایانی در خصوص مشاوره حقوقی

هر چند مشاور حقوقی مداخله مستقیم در اقدامات حقوقی که از طرف مشاوره گیرنده انجام می گیرد ندارد، ولیکن در قبال راهنمایی ها و مشاوره هایی که ارائه می دهد، مسئولیت حقوقی دارد. بنابراین اگر ثابت شود مشاور حقوقی بدون آگاهی تخصصی نسبت به موضوع اقدام به مشاوره خلاف واقع کرده، و از این خاطر، خسارتی به مشاوره گیرنده رسیده باشد، مطابق با قانون مسئولیت مدنی، مشاور حقوقی ضامن خسارات وارده می باشد. در پایان بر این نکته تاکید می شود که مشاوره حقوقی به معنای اعطای وکالت به شخص مشاوره دهنده نیست. وکالت در دعاوی مستلزم مداخله مستقیم و انجام اقدامات قانونی به نمایندگی از موکل است. در حالی که مشاور حقوقی تنها راهکارهای قانونی ارائه می دهد، و ان مشاوره گیرنده است که به عنوان اصیل، تصمیم گیرنده نهایی در مورد اعمال قانونی است که انجام می دهد.

منبع : مروری بر وظایف مشاور حقوقی در حقوق ایران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی چیست؟

پیش از پرداختن به موضوع دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی لازم است شرح مختصری از واژه اعیان داشته باشیم. اعیان به معنی املاک و بناهای هستند که بر روی زمین ملک‌ ساخته شده اند. لازم به ذکر است که مالکیت عرصه و اعیان املاک یک نفر هستند. البته در موارد خاصی می توان مالکیت این دو را از یکدیگر جدا کرد و هر کدام را در اختیار یک نفر قرار داد. در صورتی که مالک اعیانی اجازه ساخت بنا را در ملک خود دهد می توان نسبت به گرفتن سند مالکیت اعیانی اقدام کرد. چنین اقدامی باید از طریق اداره ثبت اسناد و املاک صورت بگیرد. به عبارت ساده تر چنین دعوایی زمانی صورت می گیرد که مالک اعیانی از انتقال سند رسمی امتناع کند.

همچنین بخوانید بهترین وکیل ملکی تهران

دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی چیست؟

دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی یکی از دعاوی مشترک ملکی است. معمولاً زمانی صورت می گیرد که پیش تر اعیانی ملک به شکل رسمی به ثبت رسیده باشد. یا اینکه مالک بر اساس قراردادی اقدام به واگذاری آن به شخص دیگری کرده باشد. حال اگر مالک اعیانی از انتقال رسمی اعیانی خودداری کند گیرنده مجاز است چنین دعوایی را مطرح کند.

شایع ترین نمونه دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی کدام است؟

رایج ترین نوع دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی آن است که فرد اقدام به ساخت اعیانی در زمین های اوقافی کند. چنین فردی قادر است سند رسمی اعیانی را اخذ کند. لازم به توضیح است که اگر مستأجری در زمین موقوفه اقدام به ساخت بنا به هزینه خود کند در صورتی که این عمل او با اجازه سازمان اوقاف صورت گرفته باشد مالک اعیانی به حساب می آید.

مرجع صالح جهت رسیدگی به دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی

مرجع ذیصلاح برای رسیدگی به دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی مراجع عمومی حقوقی و دادگاه محل قرارگیری ملک است.

چگونگی اجرای حکم در خصوص دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی

بعد از طرح دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی و صادر شدن اجراییه دادگاه ذیصلاح خوانده یا همان شخص محکوم را به دادگاه فرا می خواند. فرا خواندن خوانده به دادگاه طی صدور ابلاغیه ای به او انجام می شود. بنابراین خوانده موظف است در مهلت تعیین شده در دادگاه حاضر شود. در این مدت دادگاه اقدام به استعلام از اداره‌ ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک می کند. سپس درباره مالکیت رسمی شخص خوانده تحقیق می کند و در صورت قانونی بودن قرارداد حکم مربوطه در خصوص تنظیم سند رسمی به اسم شخص خریدار اعیانی را صادر می کند. در صورتی که محکوم علیه یا همان خوانده در دفترخانه حاضر نشود نماینده قانونی دادگاه در دفترخانه حضور پیدا می کند. سپس مراحل انتقال رسمی اعیانی ملک را انجام می دهد. لازم به ذکر است که حضور نماینده دادگاه به درخواست سردفتر اسناد رسمی انجام می گیرد.

نکات مهم در خصوص دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی

در جریان تنظیم دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی نکات و موارد مهمی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار دهند. برخی از این نکات عبارت‌اند از:

●در صورتی که اعیانی ملک پیش تر به وسیله اداره ثبت اسناد و املاک محل قرارگیری ملک به ثبت نرسیده باشد و دارای سند مجزا از عرصه نباشد دعوای مربوطه قانونی نیست.

●زمانی که فروشنده اعیانی شخصی به غیر از مالک رسمی‌باشد شخص متعهد تنظیم سند مجبور به پرداخت هزینه خسارات و ضررهای وارده می شود.

●اگر اعیانی ملکی دارای سابقه ثبتی نباشد. همچنین وضعیت پیش آمده شامل مفاد قانونی در خصوص بناهای بدون سند در سال ۱۳۹۰ شود. مالک اعیانی مجاز است به وسیله اداره‌ ثبت نسبت به دریافت سند مالکیت اقدام کند.

مفاد و مستندات قانونی در خصوص دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی

در رابطه با دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی مفاد قانونی متعددی وجود دارند که برخی از مهم ترین آن ها عبارت‌اند از:

ماده ۵۰۴ قانون مدنی

در این ماده قانونی در خصوص دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی چنین عنوان شده است؛ مستأجر بعد از عقد قرار داد اجاره مجاز است در زمین مربوطه بنا یا مستغلاتی بنا کند. در چنین حالتی شخص اجاره دهنده نمی تواند مستأجر را مجبور به خراب کردن بنا کند. حال بعد از پایان یافتن مدت اجاره در صورتی که بازهم در تصرف مستأجر باقی بماند شخص اجاره دهنده یا موجر می تواند مطالبه گر اجرت المثل زمین خود باشد. همچنین در صورتی که زمین یا ملک در تصرف اجاره دهنده باشد مستأجر می تواند اجرت المثل آن را از موجر طلب کند.

ماده ۳۹ قانون مدنی

بر اساس این قانون در خصوص دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی هرگونه بنا و درختی که بر روی زمین وجود داشته باشد و یا هر بنا و چاله یا حفره ای که در زیرزمین است ملک مالک آن زمین است. این امر تنها زمانی قابل انکار است که خلاف آن ثابت شود.

ماده ۱ قانون مدنی

طبق این ماده قانونی و با هدف صدور سند یا اسناد مالکیت برای بناهای ساخته شده، زمین های ثبتی که تصرف آنان توسط افراد متصرف قانونی باشد صدور سند از طریق قانون امکان پذیر نیست. همچنین صدور اسناد مالکیت برای زمین های کشاورزی و باغات و زمین های زراعی دارای شرایط ذکر شده میسر نخواهد بود.

کلام پایانی

در تمامی دفاتر و حوزه های ثبت، هیئتی به نام هیئت حل اختلاف جهت بررسی دعوای الزام به سند اعیانی حضور دارند. این هیئت اقدام به حل اختلافات میان افراد در خصوص مورد ذکر شده می کنند. در رأس این هیئت افرادی ذیصلاح حضور دارند که ریاست هیئت حل اختلاف را بر عهده دارند. رئیس اداره راه و شهرسازی، رئیس اداره جهاد کشاورزی، قاضی و رئیس اداره ثبت یا معاون او از جمله افرادی هستند که در رأس هیئت نامبرده قرار دارند. لازم به ذکر است که قاضی مربوطه باید مورد تائید رئیس قوه قضائیه باشد. اعضاء هیئت تشکیل شده ابتدا مبادرت به بررسی مدارک و شواهد ارائه شده می کنند. سپس تحقیقات مقتضی را انجام داده و در نهایت اقدام به صدور رأی می کنند.

منبع : همه چیز درباره دعوای الزام به تنظیم سند اعیانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

مشاوره وکیل حقوقی در چه زمینه هایی است؟

وکیل دعاوی حقوقی معمولاً در پرونده هایی مانند اختلافات خانوادگی، طلاق، مناقشات مالی میان افراد، اختلافات معاملاتی و اقتصادی ورود می کند. گستردگی دعواهای حقوقی در جوامع امروزی سبب استفاده روز افزون از تخصص چنین وکلایی شده است. از طرفی دعواهای حقوقی بسیار متنوع هستند و افراد زیادی با نوعی از آن درگیر هستند. لازم به توضیح است که زمانی به حضور چنین وکیلی نیاز است که دعواهای حقوقی میان افراد به وجود بیایند. از این رو افراد برای دست‌یابی به حقوق خود و جبران خسارات وارده به وکیل حقوقی مراجعه می کنند.

مشاوره وکیل حقوقی در چه زمینه هایی است؟

وکیل دعاوی حقوقی در زمینه های مختلف حقوقی قادر به ارائه مشاوره به موکل خود است. از آنجا که موضوعات حقوقی بسیار متنوع هستند بهتر است وکیل تنها در یک یا دو زمینه بخصوص فعالیت کند و در موضوعاتی که دارای تجربه و تخصص باشد اقدام به ارائه مشاوره کند. نحوه تنظیم دادخواست، نحوه دفاع افراد از خود در دادگاه و مراحل رسیدگی به دعوا از جمله مواردی هستند که وکیل می تواند در خصوص آن ها مشاوره دهد.

وکیل دعاوی حقوقی کیست؟

وکیل دعاوی حقوقی کسی است که دارای تحصیلات عالی در رشته حقوق باشد و سال ها در این زمینه اقدام به نوشتن چندین مقاله و حتی رساله کرده باشد. همچنین با پشتوانه دانش خود در موضوعات و مسائل مختلف حقوقی به شکلی کاملاً تخصصی وکالت افراد را قبول کند.

نکته: وکالت تخصصی به این معنی است که یک وکیل فعالیت خود را تنها در یک موضوع خاص خلاصه کند. از آنجا که قبول وکالت در دعواهای حقوقی به تخصص و تجربه و دانش بالایی نیاز دارد بهتر است وکالت خود را به وکیلی با سابقه و آگاه سپرد.

اقدامات وکیل دعاوی حقوقی

وکیل دعاوی حقوقی بعد از قبول وکالت موکل خود اقدامات مؤثری در جهت گرفتن حقوق او انجام می دهد. این اقدامات شامل موارد ذیل هستند:

● تنظیم دادخواست.

●تنظیم لایحه دفاعیه.

● تنظیم لایحه اعتراض به حکم بدوی.

●درخواست تجدید نظرخواهی.

● تقاضای ارجاع پرونده به کارشناسی.

●جمع آوری ادله و شواهد محکم و ارائه آن ها به دادگاه.

●دادن اطلاعات مفید و کاربردی به موکل خود.

مزایای مشاوره با وکیل دعاوی حقوقی

مشورت با وکیل دعاوی حقوقی دارای مزایا و فواید بسیاری است. به همین دلیل امروزه افراد به محض روبه رو شدن با دعواهای حقوقی پیش از هر اقدامی با یک وکیل متخصص مشورت می کنند. در جلسه مشاوره وکیل حقوقی تمامی نکات و مسائل مربوط به دعوا را بررسی می کند. سپس نتیجه را به اطلاع موکل خود می رساند. همچنین موکل خود را در جریان اقدامات صورت گرفته قرار می دهد. در صورت مشورت با چنین وکیلی پرونده در مدت زمان اندکی به جریان می افتد. در نتیجه سریع تر به نتیجه می رسد. بنابراین از هدر رفت وقت و هزینه افراد جلوگیری می شود.

تخصص های یک وکیل حقوقی در چه زمینه هایی است؟

یک وکیل دعاوی حقوقی می تواند در زمینه های مختلف تخصص لازم را کسب کند. انواع تخصص های حقوقی این نوع وکیل شامل موارد ذیل هستند.

● تخصص حقوقی در زمینه‌ حقوق تجارت.

●       تخصص در زمینه امور مالی.

●       تخصص حقوقی در زمینه تمامی مسائل خانواده اعم از طلاق، حضانت فرزندان، پرداخت نفقه و غیره.

● تخصص حقوقی مربوط به امور کیفری.

● تخصص حقوقی در مسائل حقوق مدنی مانند انواع قراردادهای مربوط به ارث و میراث، قراردادهای معین و غیر معین، قراردادهای حق شفعه و غیره.

اهمیت مراجعه به وکیل دعاوی کیفری

با اندکی دقت و در نظر گرفتن میزان گستردگی ارتباطات و مناسبات اجتماعی و همچنین ایجاد مناقشه و اختلاف میان افراد مختلف جامعه می توان به اهمیت مراجعه به وکیل دعاوی حقوقی پی برد. همچنین افراد جهت رفع اختلافات خود با سایر افراد مجبور هستند به مراجع قضایی مراجعه کنند. از آنجا که رسیدگی قضایی به اختلافات باید بر اساس و در چهارچوب قانون صورت بگیرد. بدهی است که رعایت این قوانین زمان بر خواهد بود. همچنین افراد عادی از تخصص کافی برای پیگیری پرونده خود برخوردار نیستند. به همین دلیل است در دادگاه نمی توانند آن طور که باید و شاید به حقوق خود دست پیدا کنند. همچنین طرح شکایت و رسیدگی به دعواهای حقوقی مستلزم صرف وقت بسیار است. به همین دلیل اغلب افراد نمی تواند وقت کافی به انجام این کار اختصاص دهند.

هزینه حق الوکاله وکیل دعاوی حقوقی

حق الوکاله وکیل دعاوی حقوقی بر اساس فاکتورهای مهمی تعیین و محاسبه می شود. پیش از ذکر این فاکتورها لازم است بدانید که معمولاً هزینه وکالت در حین رسیدگی به پرونده و انجام مراحل دادرسی تعیین می شود. نوع پرونده، مدت زمان صرف شده جهت به سرانجام رساندن پرونده، تخصص وکیل و سابقه او از جمله فاکتورهای تعیین کننده دستمزد یک وکیل حقوقی هستند. به طور کلی هرچه پرونده پیچیده تر باشد هزینه رسیدگی به آن توسط وکیل بالاتر خواهد بود اما یقیناً انصاف وکیل نیز در این باره بی تأثیر نیست.

تأثیر وکیل متخصص امور حقوقی بر پرونده حقوقی

بهتر است بدانید زمانی که از یک وکیل دعاوی حقوقی سخن به میان می آید. دقیقاً منظور وکیل متخصص در حوزه مسائل حقوقی است. بنابراین چنین وکیلی به طور حتم تأثیر مثبتی بر روی فرایند روند دادرسی پرونده می گذارد. وکیلی که در زمینه موضوعات حقوقی فعالیت می کند به طرز فوق العاده ای با قوانین مربوطه آشنایی دارد. بنابراین به خوبی قادر است به کمک دانش و علم خود دعوای مربوطه را تشخیص دهد. سپس متناسب با آن اقدام به تنظیم دادخواست کند. به طور حتم تنظیم یک دادخواست مناسب می تواند بر روی رأی نهایی دادگاه تأثیرگذار باشد.

کلام پایانی

وکیل دعاوی حقوقی از جمله وکلای پایه یک دادگستری است که در اغلب مواقع به صورت هم‌زمان درگیر چندین پرونده است. دلیل این امر هم تعداد بالای پرونده ها و دعواهای حقوقی است. همچنین اکثریت قریب به اتفاق وکلای دادگستری در زمینه مسائل حقوقی فعالیت می کنند. بنابراین به راحتی می توان به چنین وکلایی دسترسی پیدا کرد و پرونده حقوقی خود را به آنان سپرد. با این حال لازم است بدون تحقیق درباره سابقه و عملکرد وکیل مورد نظر از بستن قرارداد با او خودداری کرد.

منبع : همه چیز درباره وکیل دعاوی حقوقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

چه دعواهایی نیاز به دخالت وکیل دعاوی تجاری دارند؟

وکیل دعاوی تجاری یک وکیل پایه یک دادگستری است که طی سال های اخیر به شدت فعال و معروف شده است. زیرا وسیع بودن حوزه تجارت و زد و بندهای ایجاد شده در آن سبب ایجاد مناقشات و اختلافات متعدد میان افراد شده است. علاوه بر آن مراکز تجاری عظیم برای پیش برد اهداف و برنامه های خود همواره به افرادی متخصص و با تجربه در زمینه قانون و حقوق نیاز دارند. بنابراین طبیعی است که به دنبال استخدام چنین وکیلی برای دست‌یابی به اهداف خود باشند. اما واقعاً این وکیل چگونه وکیلی است؟ و چه وظایفی بر عهده دارد؟ و مزایای استفاده از دانش و تجربه او چیست؟ جواب این پرسش ها و بسیاری پرسش های دیگر را در متن ذیل خواهیم داد.

دعاوی تجاری چیست؟

وکیل دعاوی تجاری دعواها و شکایت مرتبط با امور تجاری را شامل موارد و مسائل ذیل می داند.

●       سو استفاده از اختراع ثبت شده به نام دیگران.

● کپی طرح های صنعتی.

● نقض و زیر پا گذاشتن حقوق علائم تجاری.

● باطل شدن گواهینامه علامت تجاری بنا به دلایل خاص.

●  باطل شدن ورقه اختراع ثبت شده.

● ابطال گواهینامه و تصدیق طرح های صنعتی.

●  درخواست مطالبه وجه چک.

●       باطل شدن صورت جلسه هیئت مدیره.

وکیل دعاوی تجاری کیست؟

وکیل دعاوی تجاری به وکیلی گفته می شود که در خصوص مسائل تجاری دارای دانش و تجربه ای بالا است. بنابراین قادر است وکالت افراد را در خصوص پرونده ها و دعواهای تجاری بر عهده بگیرد. همچنین او با تکیه بر توانایی خود در زمینه حل مسائل تجاری قادر است در مراجع قضایی به دنبال گرفتن حق موکل خود باشد. علاوه بر آن او شخصی است که تسلط بالایی بر قوانین تجاری دارد. همچنین چنین وکیلی به خوبی با انواع کسب و کارها و شرکت‌های تجاری آشنایی داشته و آئین نامه های مربوطه را از بر است.

چه دعواهایی نیاز به دخالت وکیل دعاوی تجاری دارند؟

به طور کلی برای رسیدگی به تمامی امورات و موضوعات تجاری وجود یک وکیل دعاوی تجاری لازم و ضروری است. اما در برخی از موارد این نیاز به شدت احساس می شود که از آن جمله می توان به دعواهای ذیل اشاره کرد.

● دعوای شرکت ها.

● مالکیت فکری.

●  دعوای شرکت ها با افراد حقیقی.

●  دعوای مراکز تجاری با افراد حقیقی و حقوقی.

● پرونده های مالکیت معنوی.

چگونگی اعطای وکالت به وکیل دعاوی تجاری

یکی از مسائل مهمی که در خصوص رسیدگی به پرونده های تجاری مطرح است نحوه دادن وکالت به وکیل دعاوی تجاری می باشد. بر خلاف اعطای وکالت در سایر بخش ها دادن وکالت به وکیل تجاری دارای فرایند خاصی است و به راحتی استخدام وکیل در حوزه های دیگر نیست. اعطای وکالت به یک وکیل تجاری باید از سوی افرادی صورت بگیرد که در رأس شرکت یا امور تجاری مربوطه قرار دارند. سپس لازم است به صورت قانونی وکالت او به ثبت برسد. حتی در خصوص شرکت های تجاری باید دادن وکالت به صورت رسمی در روزنامه های کثیرالانتشار اعلام شود.

نقش مدیر تجاری در رسیدگی به امور شرکت ها

پیش از هر چیز لازم است بدانید یک وکیل دعاوی تجاری بعد از اخذ وکالت از سوی شرکت مربوطه به صورت غیر مستقیم در امور مالی آن دخالت می کند. چنین وکیلی قادر است در مورد مسائل مالی و میزان سود و زیان راهنمایی های ارزنده ای در اختیار افراد و هیئت مدیره قرار دهد. نکته بسیار مهم بعدی که تنها از عهده یک وکیل تجاری بر می آید موضوع مالیات شرکت ها است. چنین وکیلی می تواند مشاوره های مثبتی در این باره به افراد ارائه دهد. همچنین وکیل قادر است در خصوص چگونگی صدور چک توسط مدیر و یا هیئت مدیره و همچنین نحوه نگارش آن مشاوره های حقوقی بی نظیری ارائه دهد.

نقش وکیل دعاوی تجاری در کاهش شکایات مربوط به بیمه کار

کاهش دعواها و شکایات مرتبط با بیمه کار از جمله فواید انکار ناپذیر استفاده از مشاوره وکیل دعاوی تجاری است. چنین وکیلی به خوبی می تواند راجع به مسئولیت صاحبان مشاغل و مدیران در خصوص به کار گیری نیروی کار و استخدام کارمندان و کارگران مشاوره بی نقصی ارائه دهد. نحوه پرداخت حقوق و مزایای، چگونگی بستن قرارداد و پرداخت حق بیمه از دیگر موارد مهمی هستند که یک وکیل تجاری رسیدگی به آن ها را در رأس کار خود قرار می دهد.

اهمیت استخدام وکیل دعاوی تجاری

اغلب کسب و کارها و شرکت‌ های تجاری بزرگ پیش از شروع فعالیت خود اقدام به استخدام وکیل دعاوی تجاری می کنند. چنین شرکت و کسب و کارهایی به خوبی این مسئله را درک کرده اند که انجام مشاوره و کسب راهنمایی از وکیل تجاری نوعی تضمین قانونی برای فعالیتشان است. همچنین انجام چنین کاری باعث می شود تا درصد اشتباه آنان در امور تجاری به طرز چشمگیری پایین بیاید.

نکته: وکلای تجاری موظف‌اند در حل مشکلات حوزه تجارت موکل خود نهایت سعی و تلاش خود را به کار بگیرند. همچنین با تکیه بر دانش و آگاهی خود و قوانین مربوطه امورات موکلین خود را به نحو احسنت به انجام برسانند.

ویژگی های وکیل دعاوی تجاری

وکیل دعاوی تجاری باید دارای ویژگی ها و مشخصه های بارزی باشد که برخی از آنان عبارت‌اند از:

●       دارای پروانه وکالت باشد.

●       به روز باشد و از آخرین تغییرات قوانین تجاری و شرکت ها آگاه باشد.

●       تسلط کاملی بر موارد علمی و تخصصی تجارت داشته باشند.

●       از تجربه بالایی برخوردار باشد.

●       پرونده ها و دعاوی تجاری بسیاری را به سرانجام رسانده باشد.

●       دارای تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی باشد.

●       از روابط عمومی بالایی برخوردار باشد.

وقت شناس و منظم باشد.

●       در زمان مشخص شده اقدامات لازم را به انجام برساند.

●       آگاهی کاملی درباره نحوه تنظیم دادخواست و شکایت داشته باشد.

سخن پایانی

در صورتی که برای پیشبرد امور تجاری خود نیاز به وکیل دعاوی تجاری دارید بهتر است پیش از هر اقدامی درباره نوع فعالیت و ویژگی های چنین وکیلی تحقیق کنید. همچنین از میزان آگاهی و دانش او مطمئن شوید. زیرا به روز بودن اطلاعات و آگاهی یک وکیل از جمله ویژگی های بارزی هستند که در دادن وکالت به او باید به آن توجه کرد.

منبع : همه چیز درباره وکیل دعاوی تجاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل

مراحل طرح شکایت از پزشک به کمک وکیل دعاوی پزشکی دارویی

وکیل دعاوی پزشکی دارویی وکیلی است که به افراد در خصوص طرح شکایت نسبت به پزشکان کمک می کنند. البته گاهی نیز این وکلا وکالت پزشکان را که به عنوان متهم به دادگاه فرا خوانده می شوند بر عهده می گیرند. چنین وکیلی موظف است اقدامات خود را اعم از طرح دادخواست تا حضور در دادگاه و دفاع از موکل را در چهارچوب قانون انجام دهد.

نکته: لازم به ذکر است که جرائم دارویی و پزشکی تقریباً دو مقوله مجزا و تفکیک شده هستند. با این حال هر دو جزء دعاوی کیفری به شمار می آیند. جرائم دارویی اغلب بنا به دلایل خاص و عناوین متعددی صورت می گیرند. بنابراین با عناوین مختلفی نیز مورد رسیدگی قرار می گیرند. پرونده کیفری درباره جرائم دارویی ممکن است به دلیل قاچاق دارو، تجویز داروی اشتباه و حتی شکایت از داروخانه‌ها تنظیم شود.

ویژگی های یک وکیل دعاوی پزشکی دارویی

قطعاً وکیل دعاوی پزشکی دارویی باید دارای ویژگی های مهمی باشد تا بتواند از طریق قانون به احقاق حق موکل خود کمک کند. برخی از این ویژگی ها به شرح ذیل هستند.

● اطلاع کامل از فرایند عملی دادگاه و دادسرا.

●       داشتن آگاهی کامل و جامع درباره قوانین مرتبط با جرائم پزشکی دارویی.

● آگاه بودن نسبت به تمامی جرائمی که جزء جرائم پزشکی و دارویی قرار دارند.

●       آگاه به نحوه طرح شکایت و رسیدگی به پرونده در مراجع قضایی.

●       داشتن تجربه و سابقه کاری درخشان.

●       داشتن تحصیلات عالیه و کسب پروانه وکالت.

●       منصف بودن و برخورداری از وجدان کاری بالا.

●       وقت شناس باشد و در زمان مناسب ادله و شواهد خود را برای دادگاه رو کند.

●       ناطق باشد و بتواند در محضر دادگاه از حقوق موکل خود دفاع کند.

●       آگاهی کاملی از قوانین پزشکی داشته باشد.

●       با مفاد و قوانین مربوط به جرائم پزشکی دارویی آشنا باشد.

تخصص وکیل مربوط به دعاوی پزشکی دارویی

وکیل دعاوی پزشکی دارویی در موارد متعددی دارای تخصص بوده و می تواند درباره آن ها به مراجعه کننده مشاوره دهد. چگونگی طرح شکایت از پزشک خاطی، مراحل پیگیری و رسیدگی به شکایت از جمله مواردی هستند که چنین وکیلی در زمینه آن ها دارای تخصص است. شناخت مرجع ذی‌صلاح جهت طرح شکایت از پزشک، چگونگی اخذ دیه از پزشک و سایر موارد مرتبط از دیگر مواردی هستند که جزء تخصص وکیل جرائم پزشکی و دارویی به شمار می آیند. لازم به ذکر است که یک وکیل متخصص می تواند در تمام زمینه های ذکر شده مشاوره ای جامع و کامل به موکل خود ارائه دهد.

مراحل طرح شکایت از پزشک به کمک وکیل دعاوی پزشکی دارویی

پروسه طرح شکایت از پزشک مورد اتهام با تنظیم دادخواست و ثبت آن در مراجع قانونی از سوی وکیل دعاوی پزشکی دارویی آغاز می شود. لازم به ذکر است که این مرحله جزء مهم ترین و اساسی ترین مراحل رسیدگی به شکایت است. همچنین لازم است طرح شکایت بر اساس قوانین سازمان نظام پزشکی صورت بگیرد. در واقع با ثبت شکایت مراحل رسیدگی به تخلف و کم کاری پزشک و یا حتی دفاع از او در برابر اتهام وارده روندی قانونی به خود می گیرد. در مرحله بعد دادخواست به همراه شواهد و مدارکی دال بر تخلف و یا عدم تخلف پزشک یا سایر افراد تسلیم دستگاه قضایی و دادگاه می شود. سپس با فراخواندن متهم و شاکی به دادگاه فرایند رسیدگی توسط قاضی آغاز می شود.

هزینه و تعرفه وکیل دعاوی پزشکی دارویی

هرگز نمی توان پیش از طرح دادخواست و همچنین آغاز مراحل رسیدگی به طرح شکایت هزینه و دستمزد وکیل دعاوی پزشکی دارویی را تعیین کرد. زیرا این گونه پرونده ها به دلیل پیچیدگی خاصی که دارند نمی توان مدت زمان لازم برای به نتیجه رساندن آن ها را تعیین کرد. بنابراین هر چه وکیل زمان و وقت بیشتری صرف پرونده کند به همان اندازه نیز دستمزد او بالاتر می رود. علاوه بر آن نوع پرونده و مراحل اثبات جرم پزشک توسط وکیل نیز بر میزان هزینه تأثیرگذار هستند.

مرجع ذی‌صلاح جهت رسیدگی به دعاوی جرائم پزشکی دارویی

پیش تر نیز گفتیم بعد از طرح شکایت توسط وکیل دعاوی پزشکی دارویی پرونده به دستگاه و مرجع ذی‌صلاح ارجاع داده می شود. اما این مرجع ذی‌صلاح چیست؟ در جواب باید گفت که مرجع قانونی و مصلح جهت رسیدگی به چنین پرونده های دادگاه انقلاب اسلامی است.

شکایات طرح شده توسط وکیل متخصص پزشکی دارویی

وکیل دعاوی پزشکی دارویی در زمینه های مختلف و متعددی می تواند در جهت خواسته موکل خود طرح شکایت کند. برخی از این دعاوی شامل موارد ذیل هستند.

دعاوی امور پزشکی:

●       انجام درمان بدون در نظر گرفتن شرایط و رضایت بیمار.

●       سقط جنین، فراهم کردن وسایل سقط جنین، مشارکت در سقط جنین.

●       قتل شبه عمد به دلیل قصور پزشکی.

●       صدور و ارائه گواهی غیر واقعی.

● افشا کردن اسرار بیمار بدون رضایت او.

●       خودداری از انجام درمان مناسب و به موقع.

●       صدور گواهی ازدواج پیش از ازدواج.

●       عدم درمان و یاری رساندن به بیماران و مصدومان.

●       گرفتن جان بیمار از روی ترحم.

●       معرفی کردن خود به عنوان پزشک بدون داشتن پروانه پزشکی.

●       فریب دادن بیمار و ذکر مطالب جهت گمراه کردن او.

●       عدم رعایت قوانین پزشکی.

دعاوی امور دارویی:

وکیل دعاوی پزشکی و دارویی مجاز است در خصوص شکایات امور دارویی طرح دعوا کند و در دادگاه خواستار احقاق حق موکل خود شود. برخی از دعاوی امور دارویی عبارت‌اند از:

●       تأسیس داروخانه بدون مجوز.

●       تأسیس کارخانه و تولید دارو بدون مجوز و پروانه پزشکی.

●       قرار دادن پروانه پزشکی خود به دیگران.

●       تولید داروهای غیرمجاز.

●       تقلب در تولید دارو.

●       انجام تبلیغات نادرست در خصوص مصرف و تولید دارو.

●       واردات و خرید و فروش بدون مجوز دارو.

●       ارائه و فروش تجهیزات و ملزومات پزشکی بدون مجوز.

●       تولید داروهای روان گردان.

●       نگهداری غیر اصولی دارو.

●       احتکار داروهای نایاب.

● وارد کردن مواد دارویی.

●       وارد کردن فرآورده های بیولوژیک.

سخن پایانی:

وکیل دعاوی پزشکی دارویی قادر است در خصوص شکایات متعددی درباره نحوه درمان و همچنین تجویز و فروش و تولید دارو اقدامات مهم و اساسی انجام دهد. بنابراین اگر به عنوان شاکی و یا پزشکی که مورد اتهام است درگیر چنین مسائل و دعوایی شده اید حتماً به چنین وکیلی مراجعه کنید. زیرا او تنها کسی است که می تواند شما را در این باره کمک کند.

منبع : همه چیز درباره وکیل دعاوی پزشکی دارویی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وینکل وینکل